با سلام جناب دکتر من خانمی هستم که برای ثبت دفاعیه خودم در دادگاه حقوقی خانواده به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کردم کارمند دفتر خدمات الکترونیک قضایی به من گفتند که لایحه دفاعیه شما ایراد اساسی داره وباید توسط وکیل خقوقی کامل و اصلاح بشه و الا قاضی دادگاه رای دادگاه رو به شما نمیده نوشتن لایحه به دادگاه حقوقی خانواده با لایحه دفاعیه ملکی فرق می کنه ! فذا حتما از وکیل با تجربه کمک بگیرید . واصلا بدنبال نوشتن لایحه رایگان نباشید . والا طرف مقابل شما در دادگاه یعنی خواهان قطعا پیروز خواهد شد و اگر جنوب تهران می شینید به دفتر وکالت یعنی بهترین وکیل جنوب تهران مراجعه کنید ویا وکیل خانواده در جنوب تهران که وکیل پایه یک دادگستری جنوب تهران باشه ! الان من نمیدونم در لایحه به اعاده دادرسی قبلی ارجاع بدم وبا فرجامخواهی وکیل طرف مقابل ویا واخواهی و اعتراض شخص ثالث لایحه دفاعیه کیفری رو اول بنویسم ویا لایحه دفاعیه حقوقی رو ! ممنون میشم برای من وقت مشاوره حقوقی حضوری و آنلاین بگذارید . الان واقعا نمیدونم وکالتنامه محضری رو که قبلا داشتم از طرف و شرط فسخ و اقاله داشته به دادگاه ارایه بدم ویا خیر و در لایحه دفاعیه خودم بهش اشاره کنم ویا خیر اقرار محسوب میشه این کار و برام دردسر ساز میشه ویا نه
در صورتی که شخصی از دیگری طلبکار بوده و قصد داشته باشد تا بدون مراجعه به دادگاه حق خود را مطالبه نماید ، می تواند با استفاده از ابزاری حقوقی و قانونی تحت عنوان اظهارنامه حقوقی ، کلیه حقوق خود را مطالبه نماید . کلیت این موضوع سبب شده است تا در دعاوی مختلفی از اظهارنامه قضایی برای مطالبه حقوق استفاده شود که مطالبه نفقه زوجه نیز یکی از این موارد است .
به این صورت که اگر مرد از پرداخت نفقه به همسر خود امتناع کند ، زن می تواند با ارسال یک اظهارنامه به وی نفقه اش را مطالبه نماید و به لحاظ قانونی ، مرد نیز طبق این اظهارنامه ، مکلف به پرداخت نفقه زن خواهد شد . به همین مناسبت ، در ادامه این مقاله قصد داریم به بررسی اظهارنامه مطالبه نفقه توسط زن بپردازیم و پس از توضیح نحوه تنظیم و ارسال اظهارنامه قضایی ، نمونه و متن اظهارنامه مطالبه نفقه زن را ارائه دهیم .
اظهارنامه مطالبه نفقه زن بر اساس ماده 156 قانون آیین دادرسی مدنی ، هرکس می تواند قبل از تقدیم دادخواست ، حق خود را به وسیله اظهارنامه از دیگری مطالبه نماید ؛ مشروط به اینکه موعد مطالبه آن حق نیز فرا رسیده باشد . بنابراین ، یکی از موارد کاربرد اظهارنامه قضایی برای مطالبه حقوق قانونی ، مطالبه نفقه توسط زن است . به این معنا که در صورت تمکین از سوی زن ، مرد موظف است به وی نفقه بپردازد و در صورت خودداری از پرداخت نفقه به زن ، ضمانت اجرای عدم پرداخت نفقه قابل اعمال خواهد بود .
به همین دلیل ، در صورتی که زوجه استحقاق دریافت نفقه را داشته باشد و شوهر از پرداخت کردن نفقه به وی امتناع کند ، قبل از اینکه زن به شورای حل اختلاف مراجعه نموده و یا اینکه دادخواست مطالبه نفقه را به دادگاه خانواده بدهد ، می تواند برای شوهر یک اظهارنامه حقوقی مبنی بر مطالبه نفقه ارسال نماید .
در صورتی که شوهر به اظهارنامه پرداخت نفقه زن پاسخی نداده و از تادیه نفقه زن خودداری کند ، این بار زن می تواند به دادگاه خانواده یا شورای حل اختلاف ( برای نفقه زیر مبلغ 5 میلیون تومان ) مراجعه نموده و اظهارنامه مطالبه نفقه خود را به عنوان سند و مدرک ضمیمه دادخواست مطالبه نفقه نماید تا قاضی با ملاحظه آن ، تصمیم مقتضی را در خصوص مطالبه نفقه زن اتخاذ کند .
حتما بخوانید: نکات قانونی در مورد نفقه زوجه
نحوه تنظیم و ارسال اظهارنامه مطالبه نفقه زن همانگونه که در قسمت قبل اشاره شد ، در صورتی که زن قصد داشته باشد نفقه خود را از همسرش مطالبه کند ، می تواند با ارسال یک اظهارنامه حقوقی به طرفیت شوهر ، این اقدام را انجام دهد . با این حال پرسش مهمی که در این رابطه مطرح می شود آن است که برای تنظیم اظهارنامه مطالبه نفقه توسط زن چه مطالب و نکاتی باید مورد رعایت قرار بگیرد و نحوه تنظیم اظهارنامه قضایی برای مطالبه نفقه از جانب زن به چه صورت است ؟
در پاسخ به این سوال ، ضروری است که برای تنظیم اظهارنامه قضایی ، در متن اظهارنامه به رابطه زوجیت میان زن و مرد و استحقاق مطالبه نفقه توسط زن اشاره کرده و بدون تهدید یا توهین نسبت به طرف مقابل ، صرفا نفقه زن مورد مطالبه قرار گیرد .
همچنین در تنظیم اظهارنامه مطالبه نفقه زن همچون اظهارنامه عدم تمکین ، باید این اظهارنامه را به شیوه الکترونیکی برای مخاطب آن ارسال نمود ؛ چرا که در حال حاضر اظهارنامه های قضایی از طریق مراجعه به سامانه خدمات الکترونیکی قضایی تحت عنوان سامانه ثنا امکان پذیر خواهد بود .
بیشتر بخوانید: اظهارنامه حقوقی چیست
نمونه و متن اظهارنامه مطالبه نفقه زن در قسمت های قبل به بررسی اظهارنامه مطالبه نفقه و نحوه تنظیم و ارسال آن پرداخته شد ؛ لکن برای دریافت اطلاعات دقیق تر در این خصوص ، در ادامه این مطلب نمونه ای از متن اظهارنامه مربوط به مطالبه نفقه از سوی زن ارائه می شود که با استفاده از این نمونه ، می توان شرایط اختصاصی مربوط به اظهارنامه مطالبه نفقه زن را تکمیل کرده و برای مخاطب اظهارنامه ( شوهر ) ارسال کرد :
مخاطب محترم جناب آقای ……………….
با سلام ؛
در راستای اجرای ماده 156 قانون آیین دادرسی مدنی ، موارد ذیل رسما و قانونا به شما ابلاغ می شود :
احتراما به استحضار جناب عالی می رساند که اینجانب ........... با استناد به عقدنامه شماره …………… تنظیم شده در دفترخانه ازدواج شماره …………… شهرستان ………….. به تاریخ ............. به عقد ازدواج دائم شما در آمده ام .
با این حال ، متأسفانه از تاریخ …….............… الی …..............…….. بدون داشتن دلیل موجه و قانونی و علی رغم ایفای کلیه وظایف زوجیت ، از پرداخت کردن نفقه و تامین هزینه های زندگی که به موجب قانون مدنی بر عهده شما می باشد ، خودداری نموده اید . با توجه به شرایط مذکور ، بنده در وضعیت نامناسبی به سر میبرم . لذا تقاضا دارم ظرف مدت یک هفته از تاریخ رویت این اظهارنامه ، نسبت به انجام تعهدات قانونی خود مبنی بر پرداخت نفقه گذشته و آینده به اینجانب اقدام نمایید و در غیر این صورت ، موضوع از طریق مراجع قضایی به طریق مقتضی پیگیری خواهد شد .
با تشکر و تجدید احترام ؛
نام و نام خانوادگی ............
امضاء ....................
در ادامه بخوانید: ثبت اظهارنامه الکترونیکی قضایی چگونه است برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد نحوه تنظیم اظهارنامه مطالبه نفقه زن و نمونه آن در کانال تلگرام حقوق خانواده عضو شوید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره حقوقی تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون نحوه تنظیم اظهارنامه مطالبه نفقه زن و نمونه آن پاسخ دهند .
وکیل خانواده -بهترین وکیل خانواده در تهران ـ لایحه نویسی در دادگاه
بعنوان وکیل خانواده معتقد هستم یکی از ارکان اصلی دفاع در پرونده های حقوقی و کیفری و خانواده و دادگاه خانواده لایحه نویسی در دادگاه است هر وکیل پایه یک دادگستری که سابقه کار در دادگاه خانواده را داراست بعنوان پاسخ دهنده سوالات حقوقی دعاوی خانوادگی وبعنوان وکیل خانواده خوب در تهران ویا وکیل ماهر وباتجربه به لایحه نویسی اهمیت وافر می دهد ولایحه نویسی در دادگاه را مهم می داند . لایحه نویسی در دادگاه چه دادگاه خانواده باشد چه دادگاه کیفری ویا دادگاه حقوقی اصولی دارد که بسیار مهم هستند نوشتن لایحه نوشتن اراجیف و داستان سرایی و اطاله کلام نیستند بلکه نوشتن مفاهیمی هستند که برای دادگاه جهت صدور رای مهم هستند . و قضات معمولا به لوایح خوب وکیل ویا وکلای پایه یک دادگستری توجه زیادی می کنند .
وکیل خانواده -بهترین وکیل خانواده در تهران ـ لایحه نویسی در دادگاه و اصول آن
لایحه نویسی برای دادگاه اصولی دارد که البته در این نوشتار ما بعنوان وکیل خانواده اصول لایحه نویسی در دادگاه را به شما در اختصار آموزش داده اما اکیدا توصیه می کنیم برای موارد مهم مثل تجدیدنظرخواهی برای طلاق ویا تجدیدنظر خواهی برای مهریه و یا نوشتن لایحه برای دادگاه تمکین حتما از وکیل خانوادهبهره بگیرید . لایحه نویسی برای دادگاه خانواده شامل ۲ بخش می شود لایحه نویسی شکلی و لایحه نویسی ماهوی در لایحه نویسی شکلی فقط شما برای دادگاه خانواده تقاضای اداری می نویسید . که البنه آن هم مهم است مثل تقاضای انتقال اوراق پرونده جهت رونوشت و یا تقاضای موافقت با کارشناسی و یا تقاضای تعیین مهلت جهت اوردن کارشناس اما بعنوان وکیل خانواده تاکید می کنم لایحه نویسی ماهوی کمی فرق دارد .
وکیل خانواده -بهترین وکیل خانواده در تهران ـ لایحه نویسی ماهوی برای دادگاه خانواده
لایحه نویسی برای دادگاه خانواده از نوع ماهوی شرایط خاصی دارد که بعنوان وکیل خانواده به آن تاکید می کنم و به بیان شرایط آن می پردازم در دادگاه خانواده نوشتن لایحه باید نوعی نباشد یعنی نوشتن لایحه باید برای هر قسمت جداگانه مثل دادگاه نفقه ویا طلاق ویا دادگاه مهریه جدا باشد . یعنی این طور نیست که برای هر در خواست شکلی ویا ماهوی وکیل خانوادهیک نسخه بپیچد وکالت دعاوی خانوادگی بر خلاف تصور همیشه پیچیده بوده است ضمننا در لوایح مربوط به دادگاه خانواده نباید به دادگاههای دیگر بی دلیل اشاره کرد .
وکیل خانواده -بهترین وکیل خانواده در تهران ـ لایحه نویسی برای دادگاه مهریه
برای دادگاه مهریه لایحه نویسی یک اثر خاص دارد وآن اثر مالی مترتب بر آن است یکوکیل خانواده علاوه بر لایحه نویسی برای دادگاه مهریه مرتبا در جلسات شرکت می کند تا حقوق موکل در خصوص مهریه ضایع نشود . در لایحه نویسی برای دادگاه مهریه باید در خصوص توقیف اموال و نوع اموالی که شوهر دارد توضیحات کافی داد تا بتوان نسبت به تادیه حقوق مالی زوجه اقدام لازم را نمود . بعنوان وکیل پایه یک دادگستری ووکیل خانواده همیشه از این مطلب رنجیده خاطر بوده ام که چرا لایحه نویسی برای مهریه غلط انجام می شود .
وکیل خانواده -بهترین وکیل خانواده در تهران ـ لایحه نویسی برای مطالبه نفقه
در رابطه با مطالبه نفقه باتوجه به نظرات عموم وکلای پایه یک دادگستری می بایستی لایحه مطالبه نفقه همزمان با دادخواست نفقه و همچنین دارای قرابت در معنا باشد به این منظور بنده بعنوان وکیل خانوادههرگز برخلاف دادخواست مطالبه نفقه لایحه ایی در مورد مطالبه نفقه تقدیم دادگاه خانواده نمی کنم . چراکه بعنوان وکیل خانواده معتقد هستم لایحه دادگاه نفقه باید مشتمل بر خواست اصلی زوجه واثبات ترک انفاق وگاهی همسو با شکایت ترک انفاق کیفری باشد . تا بتوان دادخواست مطالبه نفقه را بنتیجه لازم رساند . خیلی از اوقات در پاسخ یه سوالات حقوقی مردم عزیز می بینم که وکلای آنها در مشاوره حقوقی خانواده بعنوان وکیل خانواده کاملا اشتباه تصمیم گرفته و لوایح تنظیمی هیچ سنخیتی با دادخواست آنها ندارد . بلکه جربان پرونده دادگاه خانواده را از مسیر اصلی پرونده خود خارج می کند .
وکیل خانواده -بهترین وکیل خانواده در تهران ـ لایحه نویسی برای اجرت المثل زوجیت
همیشه بعنوان بهترین وکیل خانواده در تهران گفته ام {این که می گویم بهترین وکیل خانواده در تهران به این علت است که سابقه ۱۶ ساله و دعوت به رادیو وتلویزیون این را می گوید} نباید هر دعوای خانواده را بعنوان وکیل خانواده با دعوای دیگر اشتباه گرفت ویا مقایسه کرد . علت اشتباه گرفتن هم اینست که برای یک وکیل دادگستری این اشتباه پیش می آید که نباید دعاویی را سخت گرفت وشاید تجربه حلال مسایل است اما مثلا در خصوص پرونده های اجرت المثل ایام زوجیت گفته و می گویم این پرونده نیاز به لایحه دارد چراکه بر خلاف مهریه براحتی با یک اقرار اشتباه جریان پرونده کاملا خراب می شود . و دیگر نمی توان حقوق زوجه رو به حالت اول بازگرداند .
وکیل خانواده -بهترین وکیل خانواده در تهران ـ لایحه نویسی و نمونه نوشتن لایحه
اما حال که متوجه شدیم نمونه لاحه برای هر یک از دعاوی خانواده چگونه است باید یاد بگیریم اصول عمومی لایحه نوشتن چگونه است . اصول عمومی نوشتن لایحه با اصول نوشتن لایحه برای دادگاه خانواده فرق می کند دادگاه خانواده شرایط خاص خود را دارد یعنی برای نوشتن لایحه اگر مرد باشد یا زن طرز نوشتن لایحه متفاوت خواهد بود . بعنوان وکیل خانوادهاکیدا توصیه می کنم نوشتن لایحه برای خانم لحنی عاجزانه داشته که داوری را به ذهن جستجو گر قاضی بسپارد ضمننا دقت شود لایحه پیرامون مسایل زناشویی اگر نزدیک می شود از کم گذاشتن زن به هردلیلی سخن به میان نیایید . واگر برای مرد نوشته می شود لحن نگارش لایحه برای دادگاه خانواده باید حامل یک خبر ناشی از تکمیل وظیفه باشد . یک وکیل خانوادهباتجربه حتما این رموز را می داند . واز آنها در نگارش لایحه استفاده می کند .
وکیل خانواده -بهترین وکیل خانواده در تهران ـ لایحه نویسی در دفتر وکالت وکیل اکبر فتح اللهی
در دفتر وکالت ما لایحه مستقیما توسط استاد اکبر فتح اللهی نوشته می شود پس احتمال خطا بسیار پایین و تقریبا نزدیک به صفر است ایشان دارای ۱۶ سال سابقه وکالت در دادگاه خانواده بوده وهستند و مرتبا از ایسان در رادیو وتلویزیون دعوت بعمل می آید . واز وکلای معروف خانواده تهران می باشند . در ذیل سایت تلفن و در ابتدای سایت برنامه های تلویزیونی و رادیویی ایشان قرار داده شده است که می توانید آنها را مورد ملاحظه قرار دهید .
تجدیدنظرخواسته: تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره ................ – ... /..../89 صادره از شعبه محترم .... دادگاه عمومی حقوقی مشهد.
دلایل و منضمات دادخواست: 1 – تصویر مصدق دادنامه معترض عنه 2 – لایحه مفصل تجدیدنظرخواهی 3 – نسخه ثانی دادخواست و ضمایم
شرح:
ریاست و مستشاران محترم و معزز شعبه تجدید نظر استان خراسان رضوی
سلام علیکم ، احتراماً معروض می دارد در پرونده کلاسه .........../.... مطروحه درشعبه محترم ... دادگاه عمومی مشهد، دادنامه فوق ،له طرف و علیه موکل صادر گردیده و در تاریخ ......... ابلاغ شده است . از آنجا که بنا به دلایل و مستندات احصاءشده، در لایحه تجدیدنظرخواهی پیوست ، رای معترض عنه بر خلاف مقررات قانونی می باشد، لذا بادرنظر گرفتن جهات مذکور درشقوق ج و ﻫ ماده 348 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب، به رای صادره، معترض و تجدید نظر خواه ، می باشد .
عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالاً نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم به الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام اینجانب از ........ به .... ، مورد استدعاست .
با تجدید احترام - محمد مهدی حسنی وکیل خانم ...........
لایحه تجدیدنظرخواهی :
به نام بهترین وکیلان
ریاست و مستشاران محترم شعبه دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی
با سلام
احتراماً بدینوسیله ایرادات و اشکالات وارده بر دادنامه شماره ............ صادره از شعبه محترم .... دادگاه عمومی حقوقی مشهد به شرح زیر به عرض می رسد:
مقدمتاً معروض می دارد، مطاوی پرونده از جمله استشهاد محلی پیوست آن، حاکی است، برغم اینکه در شناسنامه صادر شده، موکل به نام ..... نامیده شده ام، مع ذالک از بدو تولد تاکنون، به نام ..... شناخته شده، صدایش زده اند و با همین نام اُخت و بزرگ شده است. و متاسفانه وجود تناقض میان نام واقعی و نام شناسنامه ای موکل ، همواره در طول دوران کودکی و تحصیلی و همچنین بزرگی اش، مشکلاتی عظیم، فراروی او قرار داده است که گاه به واسطه آوردن نام اصلی در فرم ها، نام نویسی ها و اعلام حضورها ، ضررهای غیر قابل جبران بر ایشان وارد شده است. اینک که خود بالغ و عاقل شده، برای رفع کاستی و نقصان مذکور به اداره تجدیدنظرخوانده مراجعه تا مشکل دایمی زندگی خود را حل کنم، برغم قبول معاذیر موکل و موافقت با تغییر نام، آنان با برخورد حاکمانه اداری صرف و پیشنهاد نامی دیگر (....)، موجب شده تا دعوی حاضر رقم خورد.
استناد دادگاه محترم تالی، رای وحدت رویه شماره 2- 22/1/62 هیات محترم عمومی معزز دیوان عالی کشور و مواد 999 و 1287 قانون مدنی و ماده 20 قانون ثبت احوال است در حالیکه بنا به دلایل و مستندات زیر رای معترض عنه، مغایر با موازین قانونی اصدار یافته است و تفسیر ریاست محترم دادگاه تالی از قانون، نادرست بنظر می رسد و نمی تواند موکل را از حیاتی ترین و پیش پاافتاده ترین حق طبیعی و مدنی یعنی : "نامیدن به اسم واقعی" محروم سازد.
دلایل و مستندات دادخواهی اصلی و تجدید نظر خواهی فعلی به شرح زیر می باشد. بدیهی است جزآنچه بعرض می رسد، جهات و دلایل دیگری نیز برای نقض وجود دارد، که مسلماً و بدون تردید از دیدگان تیزبین، دقیق و موشکافانه و توجه متفرسانه و مصیبانه آن عالی جنابان مخفی نخواهد ماند .
1- بدون شک وجود دو اسم (نامیدن یک فرد به دو نام متفاوت)، امری غیر متعارف، خلاف بنای عقلا و مشکل زاست و تقاضای حذف نام غیر مشهور و تصحیح اوراق شناسایی به نام واقعی فرد، درخواستی غیر منطقی نیست و با انس فکری و منطق قضایی انطباق تام دارد.
2- ماده 1287 قانون مدنی و سایر مواد مرتبط، قانون عام بوده و حکم کلی درباره اسناد رسمی دارند، لیکن بی شک حکم خاص حاکم بر شناسنامه و سند ولادت، حکم آمده در ماده 999 قانون مزبور می باشد.
درست است که درخواست مخدوش کردن سند رسمی جز به ادعای جعل میسور نیست، لیکن همانگونه که رویه قضایی نیز پذیرفته است، این ادعا زمانی قابل قبول است که مربوط به اعلام و یا موضوع احراز مامور رسمی باشد و لذا از این حیث، اثبات خلاف اظهاری که افراد به مامور ثبت احوال کرده اند، نیازی به ادعای جعل ندارد و با شهادت نیز قابل اثبات است (ر.ش. به قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، دکتر ناصر کاتوزیان، نشر دادگستر ، چاپ اول، تابستان 77 ص 611)
3 - مدلول و ظاهر ماده 999 قانون مدنی حاکی است که مقنن، سند ولادت را صرفاً در مورد تاریخ تولد، رسمی تلقی نموده است و اصولاً بر خلاف تغییر نام خانوادگی - که در باره آن، محدودیت و ممنوعیت صریح در مادتین 97 و98 آئین نامه سجل احوال به چشم می خورد -، در مورد اصلاح نام کوچک اشخاص، که مستند به اعلام مراجعه کننده و نه مامور رسمی است، در هیچ قانون لازم الاجرایی محدودیت و ممنوعیت صریح و مشابه وجود ندارد. چنانکه موضوع رای وحدت رویه استنادی و همچنین "ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها" در مورد تغییر تاریخ تولد اشخاص است و صدر و ذیل آنها دلالت بر منع تغییر نام ندارد.
4- نام ........ غیر رایج و نامصطلح بوده و بیش از اینکه نام جلوه نماید، یادآور القاب موهوم در دوران خاقان بازی بوده و به دلیل داشتن حروف و سیلاب فراوان سخت تلفظ می شود و همین اقتضا باعث شده است تا مطابق مکاتبات پیوست پرونده، اداره تجدید نظر خوانده، با تغییر آن و حذف یک پاره اش موافقت کنند. منتها بر خلاف درخواست موکل و به میل خود، یک جزء آن را پیشنهاد کرده اند درحالیکه:
اولاً – تغییر، تغییراست، چه نام واقعی موکل و یا نام پیشنهادی آنان جایگزین نام فعلی شود. به هر حال اگر قرار باشد مندرجات سند رسمی ولادت موکل، مخدوش و به تبع آن تمامی مدارک دیگر وی تغییر یابد، با اعمال نام پیشنهادی آنان هم، سند رسمی مزبور تغییر یافته و خدای نکرده آسمان به زمین می آید؟!!
ثانیاً – وقتی پذیرش اصل خواسته (تغییر یا اصلاح نام)، بنا به اعلام و اقرار مکتوب اداره تجدیدنظرخوانده، لازم بوده وپذیرفته شده است. آنان بنا به کدام دلیل و حجت قانونی، به جای اجابت مستدعیه قانونی موکل - که متکی به دلیل و شهادت شهود است - خود نام تازه و جعلی (ولو نزدیک به نام قبلی اش) را گزینش و بر موکل تحمیل می نمایند.
و راستی این اعلام مکتوب آنان که : " .... با تغییر نام شما از واژه ....... به ..... برابر نامه شماره .... موافقت نگردیده، لذا شما می توانید نام خود را به واژه ... تغییر (دهید) ..." ، با کدام منطق و قاعده حقوقی پیوند می خورد.
به دیگرسخن وقتی اداره تجدیدنظرخوانده، اصل موضوع و دگرگونی مندرجات سند رسمی ( تغییر نام مرکب کوچک به ساده) را پذیرفته است و فلسفه قانونی (اعتبار خاص دادن به سند رسمی) مورد نظر قانونگذار را مخدوش ساخته، چگونه به خود اجازه داده، سلیقه شان را به موکل تحمیل نمایند در حالیکه امر "نامیدن" در زمره وضعیت و احوال شخصی و هویت اشخاص بوده و علی الرسم آن باید به میل و اراده خود فرد تعیین شود و مهم تر از آن، نظم عمومی (نامیدن موکل به آن بیش از دو دهه) را مخدوش سازند.
5- رویه قضایی نیز با نظر بالا موافق است چنانکه مدلول نظریه کمسیون قضایی دادگستری نیز (صرف نظر از تمایز اشتباه میان دو گروه شناسنامه صادره در پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن) نظریه اکثریت قضات محترم نشست قضایی دادگستری نجف آباد، در مرداد ماه سال 81 را، مبنی بر اینکه "اگر تغییر نام از ناحیه خواهان مستدل و موجه باشد، پذیرش دعوی و صدور حکم بلااشکال است" پذیرفته است: " مطابق ماده 20 قانون ثبت احوال انتخاب نام با اعلام کننده است (اظهار کننده واقعه ولادت) برای نامگذاری، یک نام ساده یا مرکب (حسین، محمد مهدی و مانند آن) که عرفاً یک نام محسوب می شود انتخاب خواهد شد و به موجب تبصره های (1 و 2 ذیل ماده) قانون مزبور انتخاب نام هایی که موجب هتک حیثیت مقدمات اسلامی می شود و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نام های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است و تشخیص نام های ممنوع با شورای عالی ثبت احوال می باشد و این شورا نمونه های آن را تعیین و به سازمان اعلام می کند و مالاً سازمان ثبت احوال کشور هم مراتب را به ادارات ثبت احوال بخشنامه می کند؛ از طرفی وفق قسمت اخیر بند"4" ماده 3 قانون ثبت احوال تغییر نام های ممنوع در عهده صلاحیت هیات حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال است. بنابراین، در صورتی که شخصی به اعتبار این که نام او در عداد نام های ممنوعه (موضوع تبصره 1 ماده 20 قانون) است تغییر نام خود را درخواست کند رسیدگی و اظهار نظر در این مورد ابتداء در صلاحیت هیات حل اختلاف ثبت احوال است. در صورتی که نام فعلی شخص از نام های ممنوعه نباشد و به میل انگیزه درخواست تغییر نام خود را بنماید، رسیدگی به این ادعا در حیطه صلاحیت دادگاه عمومی است(مجموعه نشست های قضایی، مسایل قانون مدنی، معاونت قوه قضائیه، چاپ اول 1387 - ص 313).
6- همچنین در جای دیگر (نشست قضایی قم) کمسیون مزبور در پاسخ به این سوال که: " آیا با توجه به ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها، حکم به تغییر نام اشخاص منع قانونی دارد؟" ، نظر اقلیت را پذیرفته و چنین اظهارنظر نموده است: " با توجه به اینکه تغییر نام منع قانونی ندارد و ماده 995 قانون مدنی تغییر مفاد اسناد سجلی را مجاز دانسته است و این که رای وحدت رویه شماره 2 دیوان عالی کشور و ماده 4 قانون ثبت احوال رسیدگی به کلیه دعاوی غیر از آن چه در ماده 4 ذکر شده است را در صلاحیت محاکم قرار داده است و اینکه داشتن نام نیکو حق هر فرد است، دادگاه می تواند مبادرت به صدور رای بر تغییر نام افراد کند. " (همان منبع – ص 317).
با عرض مراتب، و با انتظار به عدالت خواهی و دقت نظر و بصارت آن قضات عادل، عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالا" نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم بر الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام موکل از ...... به .... ، مورد استدعاست .
با تجدید احترام - محمد مهدی حسنی وکیل خانم ...........
:
" .... بنده سوالی از شما در مورد دلایل دادخواست "تغییر نام" علیه ثبت احوال داشتم اما جنابعالی بنده را حواله به پرسش و پاسخ سابق خود نمودید که تنها ناظر به جوابی منفی و خلاصه بود. اجازه بدهید رو راست خدمتتان عرض کنم حقیر در ابتدای کار وکالتم و رسالت امثال جناب عالی این است که.... قبول زحمت فرمایید.از حضور شما خواهش می کنم اگر در میان پرونده های شما نمونه تجدید نظر خواهی است که طی آن ..... مستند دادگاه بدوی برای رّد تقاضا خواهانی که دارای نام مرکب بوده و .... را عیناً انتشار دهید تا به لحاظ حرفه ای هم با شیوه نگارش حقوقی آن دوست و .... گرامی آشنا شوم و هم امثال بنده از دلایل مزبور استفاده کنیم. .... باور بفرمائید این درخواست را برای رونویسی و استفاده بی زحمت از کار شما انجام نداده ام. برای اینکه حرفم را ثابت کنم لایحه تهیه شده به وسیله خودم را خدمتتان ارسال می کنم و همان را تحویل داده ام. ولی انتشاراین گونه لوایح نفع بیشتری برای همکاران و حتی برای قضات دادگستری دارد. ..... زیاده عرضی ندارم . با تشکر س. الف. "
اینجانب با اجابت درخواست همکار محترم، در پست بعدی نمونه ای از لایحه تجدید نظر خواهی از سوی موکلی را که خواهان تغییر نام بوده و درخواستش به موجب رای دادگاه بدوی مردود اعلام شده است، انتشار می دهد. بدیهی است، چون قرار است این کار تدوام یابد، ذکر توضیحاتی چند را برای شروع گذاردن این پست ها ضروری می داند:
نخست – اینکه خوانندگان محترم توجه خواهند داشت که انتشار چنین پست هایی بیشتر جنبه کاربردی دارد تا نظری. زیرا به جای تحلیل همه جانبه و بی طرفانه یک موضوع حقوقی و نتیجه گیری دقیق علمی، بجا و شایسته، نویسنده (وکیل) تنها از یک بعد به قضیه نگاه می کند و آن توجه به استدلال ها و استناداتی است که در جهت رعایت مصلحت و غبطه موکل و جایگاه او در پرونده جریانی، تبیین می شود.
دوم - ممکن است در طول زمان، در باره موضوعی واحد، دو پست جداگانه بیاید، که با یکدیگر و در مدلول متضاد است. چنانکه فرض بفرمایید در باره موضوع همین پست، در موقعیت دیگر طرف همکار محترم (خوانده) که در اینجا نماینده قضایی اداره ثبت و احوال است، درخواست مشابه داشته باشد. بنابراین چه بسا استدلالات پست بعدی باز هم یکطرفه و ناقض مطالب پست فعلی باشد.
شاید برخی دوستان که با وکالت حرفه ای نا آشنایند خرده گیرند که مگر ممکن است یک نفر امروز حرفی زند و فردا در پرونده دیگری خلاف آن استدلال کند آیا این نوعی نفاق، ثبات نداشتن نظر و رای و .... نیست؟ در پاسخ عرض می کنم: همانطور که می دانید حق دارای دو جنبه ثبوتی و اثباتی است. آنچه موجب اقناع وجدانی وکیل برای پذیرش موکل محق و نیل به طریق راستین وکالت و عمل به سوگند وکالتی است همانا احراز حقانیت موکل در جنبه ثبوتی است. و تنها در جنبه اثباتی دعوی است که هنر و فنّ وکالت، خود نمایی می کند. وجود شیوه های گوناگون برای دفاع و هجوم در یک دعوی و انتخاب طریق اصلح، چشم پوشی های به موقع از برخی متفرعات دعوی و حتی تجاهل العارفین در برخی موقعیت ها و ... نمونه هایی از این دست است .
بنابراین با فرض حقانیت موکل در جنبه ثبوتی، تدارک دفاع و هجوم، و انتخاب نوع رفتار(گزینش استراتژی و تاکیتیک حساب شده در دعوی) برای اثبات حق موکل، مهمترین دلیل حضور وکیل در پرونده است. بنابراین اگر در دو موضع واحد، دو استدلال متناقض دیده می شود این نیز در راستای حق خواهی و نیل به عدالت است و این تناقض ظاهری فی حد ذاته، فاقد اشکال و ایراد جدی است.
اینجانب بارها شاهد پرونده هایی بوده که برغم حقانیت موکل در مرحله ثبوتی صرفاً به خاطر دفاع یا هجوم بد وکیل – که به نوبه خود ناشی از کمی تجربه وکالتی بوده، محکوم شده و به علت حاکمیت اعتبار امر مختومه بها، طریق ثانوی دیگری برای احقاق حق موکل وجود نداشته است.
سوم – موضوع مهم دیگر تمرین وکلای دادگستری برای خوب نوشتن است. به هر حال ادبیات حقوقی، ویژگی های خود را دارد. وکیل دادگستری بایستی آداب و فنون نوشتن و سخن گفتن (بلاغت و سایر علوم مشابه و مورد نیاز ازقبیل منطق و اصول) را بداند.
تسلط وکیل به قوانین و دانستن حکم یک موضوع، حجت را بر وی تمام نمی کند، او بایستی منظور خود را به لسان ادبی و حقوقی و به نحو ایجاز بیان کند، کلام وکیل بایستی از ابتذال و شیوه گفتار عامیانه و سخنان سخیف دور ماند. کاربرد واژه ها در ماوضع له و بر اساس عرف حقوقدانان و فقهیان و نه اشخاص عامی، سخن گفتن به طریق ادیبانه و استفاده بموقع از حدیث و امثالِ سایر و حتی بهره بردن از شعر و کلمات قصار که گفتار وکیل را نمکین و تاثیرگذار می کند و ..... نمونه هایی از این دست است
چنانکه حتی در شیوه احترام آمیز وکیل و بهره گیری از کلمات محترمانه او خطاب به قضات بدوی و تجدید نظر و دیوان عالی کشور بایستی تفاوت آشکار دیده شود و این تمایز و رعایت حد قد و قواره مخاطب، به وضوح در ادبیات حقوقی وکیلان قدیمی به چشم می خورد.
به هر حال، بدون اینکه این جانب ادعایی داشته باشد، بنا به آنچه آمد، انتشار این پست ها، می تواند سرمشق نوشتن وکیلان جوان و موجب تذکر اصلاح آمیز پیران باشد. و در عین حال صرف نظر از کاستی پیش گفته؛ می تواند خود حاوی سلسله مباحثی از حقوق باشد که ارزش خواندن، تمرین، مباحثه و تذکر دادن را داشته باشد.
امید دارم انتشار این بخش از وب سایت مورد توجه مخاطبان گرامی قرار گیرد. موارد درخواستی خود را به اطلاع برسانند و اگر تذکر یا انتقادی داشتند، دور از جانشان، کاهلی یا کوتاهی یشان موجب محرومیت راقم از یاد گرفتن نباشد. انشالله تعالی.
این نوشته توسطوکیل پایه یک دادگستریتنظیم شده است . نمونه و نحوه تنظیم لایحه دفاعیه برای دادگاه تجدید نظر یک امر تخصصی بوده که لازم است نحوه نگارش لایحه دفاعیه برای دادگاه تجدید نظر را برای شما در این مقاله توضیح دهم لایحه برای دادگاه تجدیدنظر می تواند باعث وسبب خاتمه دعوا به نفع شما باشد و نظر دادگاه بدوی را به نفع شما تغییر دهد .
لایحه برای دادگاه تجدید نظر
یکی از مشکلات مردم برای حضور در دادگاه تجدیدنظر عدم اطلاع کافی از اصول حقوقی حاکم بر دادگاه تجدیدنظر است چراکه دادگاه تجدینظر اساسا آخرین مرحله رسیدگی در دادگاه بوده و چه رای دادگاه به نفع شما صادر شده باشد ویا اینکه رای دادگاه بر علیه شما باشد لازم است برای دفاع کافی از موقعیت حقوقی ویا کیفری بدست آمده چه به عنوان شاکی ویا متهم وچه به عنوان خواهان ویا خوانده لایحه برای دادگاه تجدیدنظر آماده شود چراکه دعوای شما در هر حالت در دادگاه اول که اصطلاحا دادگاه بدوی خوانده می شود هنوز از قوام و دوام کافی برخوردار نیست .برای تنظیم لایحه دفاعیه لازم است چند نکته اصلی و مهم را بعنوان وکیل دادگستری ویا فرد مراجعه کننده به دادگستری دانست .
تعریف لایحه از منظر حقوقی وبه بیان وکلای دادگستری
لایحه ورقه ایی است که شما بهنگام شرکت در جلسه دادرسی در هر دادگاهی لازم است بعلاوه اوراق دیگر قضایی از جمله دادخواست ویا اظهارنامه تنظیم وبه مراجع قضایی تحت هر عنوان تقدیم نمایید این مرجع قضایی قبول کننده لایحه می تواند دادسرا باشد ویا دادگاه حقوقی ویا دادگاه کیفری رسیدگی کننده به یک جرم ویا دادگاه خانواده باشد لایحه ویا لایحه دفاعیه تمامی حرفهای شما را فراتر از دادخواست بیان می کند و بهترین شرح و تفسیر برای دادخواست ویا شکایت شما ویا بهترین دفاع در مقام خوانده ویا خواهان در دادگاه حقوقی است . فلذا لازم است به بهترین وجه تنظیم شود .
لایحه دادگاه تجدید نظر چه فرقی با لایحه برای دادگاه اول دارد .
در دادگاه اول یا دادگاه بدوی که بین وکلا مصطلح می باشد نحوه تنظیم لایحه دفاعیه با دادگاه تجدید نظر تفاوت اساسی دارد وبرای موفقیت در دادکاه اول یا بدوی باید لایحه دفاعیه در ادامه دادخواست بوده واز مسیر دادخواست دادگاه بدوی خارج نشود یعنی لایحه دفاعیه باید تکمیلی باشد تا تفسیری به این معنا که در دادگاه اول که جایی برای خطای حقوقی وجود ندارد باید با تمام توان اقدامات لازم را انجام داد واز مسیر موضوع خواسته خارج نشد اما در دادکاه تجدید نظر تنظیم لایحه دفاعیه جنبه تفسیری داشته و از موجبات خروج از موضوع هم می تواند باشد چراکه در دادگاه تجدید نظر شما از هر وسیله ای جهت مقابله با مشکل باید استفاده کنید دیگر وقت رفتن مسیر مستقیم و روش لایحه نویسی تکمیلی نیست بلکه باید از هر تفسیری استفاده کنید