هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248

هزینه وکیل رابطه نامشروع | وکیل تضمینی 09121463248

هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248

هزینه وکیل رابطه نامشروع | وکیل تضمینی 09121463248

هزینه وکیل رابطه نامشروع  09121463248

وکیل معروف خانواده در ایران

بایگانی

۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وکیل خوب خانواده در تهران» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

88722336-09121463248

وکیل برای شما در نگارش لایحه دفاعیه چه می کند 

یک وکیل در نگارش لایحه قدم هایی را برای شما بر میدارد وکیل موفق ویا وکیل باتجربه ابتدا دلایل جمع اوری شده شما را آماده می کند و سپس بعنوان وکیل در یک ساختار حقوقی بهترین دفاعیه را با عنوان لایحه دفاعیه آماده می کند . 

وکیل خوب وباتجربه قاعده لایحه نویسی را میداند .

فلذا ۵ قاعده لایحه نویسی را رعایت می کند . 

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

09121463248-88722336 (کارشناس دعوت شده به سیما )

 

 

این نوشته توسط وکیل معروف خانواده تنظیم شده است مصادیق فریب در ازدواج مثل  اینکه زوج برخلاف واقعیت خود را دارای ثروت و مقام  و مدارک تحصیلی عالی معرفی کند ، و ازاین طریق  زوجه  را ترغیب به قبول نکاح کند، یا اینکه زوجه با مخفی نمودن ازدواج قبلی خود را باکره معرفی کند یا کچلی خود را با کلاه گیس بپوشاند و از طریق رضایت مرد را با ازدواج جلب نماید  بعد از عقد معلوم شود که طرف عیبی داشته که با عملیات فریبنده خود، آن را پنهان کرده است ، در چنین مواردی که  کسی که فریب خورده میتواند نکاح را فسخ کند .

 

جهت ادامه مطلب فریب در ازدواج و بازدید برنامه های تلویزیونی جناب وکیل  روی کلمه وکیل خانواده کلیک کنید .

 

وکیل خانواده 

 

وکیل خانواده 

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

 

09121463248-88722336 (کارشناس دعوت شده به سیما )

جهت مشاهده بر نامه های تلویزیونی ایشان بر کلمه 

 

وکیل معروف خانواده در تهران کلیک کنید 

 

با توجه به دادن وکالت تام در طلاق و کلیه

توافقات محضری در ادامه روند طلاق چه اتفاقی می افتد؟

 

 

سلام باید برای زوج یک وکیل دادگستری تعیین و انتخاب شود

و در نهایت صیغه طلاق قابل اجراست .

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

09121463248-88722336 (کارشناس حقوقی  سیما )

مشاوره حقوقی تلفنی فوری با وکیل اکبر فتح اللهی 

 

جهت مشاهده بر نامه های تلویزیونی ایشان بر کلمه 

 

وکیل معروف خانواده در تهران کلیک کنید 

 

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

 

 

09121463248-88722336 (کارشناس حقوقی  سیما )

مشاوره حقوقی تلفنی فوری با دکتراکبر فتح اللهی 

اقرار در امور کیفری چگونه است ؟

نوشته پیش رو توسط وکیل کیفری در خصوص اقرار در امور کیفری و شرایط و اعتبار اقرار در امور کیفری برای آشنایی شما عزیزان تنظیم گردیده است. اقرار در امور کیفری اینگونه تعریف شده است “. اقرار عبارت است از اخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود” . به شخصی که به ضرر خود خبر می‌دهد “مُقِر” و به شخصی که به نفعش خبری داده شده‌است «مقرلَه» می‌گویند.

اقرار در امور کیفری
اقرار در امور کیفری یعنی شخصی می پذیرد که جرمی را انجام داده است و به آن اعتراف می کند این اعتراف، اقرارنامیده می شود. اقرار یکی از مستند ترین دلایل برای اثبات جرم است، در صورتی که قرائن و مفادی بر خلاف اقرار در دست نباشد، نوبت به ادله دیگر نمی‌رسد و وقوع جرم، با اقرار متهم اثبات می‌شود. مثلاً فردی اقرار می‌کند کسی را کشته یا اتومبیلی را دزدیده یا سندی را جعل کرده یا برای براندازی حکومت توطئه کرده‌ است.

شرایط اقرار در امور کیفری
۱ – اقرار تنها وقتی معتبر است که از طرف خود مرتکب بیان شود. اظهارات وکیل، ولی و قیم اقرار محسوب نمی شود.

۲ – اقرار باید به وضوح بیان شود؛ مثل اینکه گفته شود ” من فلانی را با ضربه چاقو کشتم “.

۳ – اقرار نمی تواند مشروط و معلق باشد و باید بدون هیچ قیدی ذکر شود تا معتبر باشد. مانند آنکه شخص بگوید “من فلان ماشین را به سرقت برده‌‌ام به ‌شرطی که فلانی به این جلسه احضار شود.”

۴ – اقراردر امور کیفری زمانی اعتبار دارد که با اراده آزاد بیان شود، اقراری که تحت اکراه، اجبار ، شکنجه، اذیت و آزار روحی یا جسمی اخذ شود، فاقد اعتبار است.

۵ – اقرار در امور کیفری باید در دادگاه و نزد قاضی بیان شود تا اعتبار داشته باشد و در هر جای دیگری که بیان شود پذیرفته نیست.

اعتبار اقرار در امور کیفری
اعتبار اقرار در امور کیفری بسیار بالاست. وقتی متهم اقرار به ارتکاب جرمی کند اقرار او معتبر است و دیگر نیاز به هیچ سند و مدرک دیگری نیست. تنها حالتی که ممکن است اقرار به عنوان دلیل پذیرفته نشود مربوط به زمانی است که قاضی در هنگام بررسی پرونده متوجه شود نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد اقرار بر خلاف شواهد موجود است، در این صورت اقرار پذیرفته نیست و دادگاه دستور می دهد تحقیق و بررسی مجددا انجام شود.

انکار بعد از اقرار در امور کیفری
مواردی است که اقرار نزد مقامات دادسرا در مرحله دادرسی انجام شده ولی بعدا شخص مورد انکار واقع می‌شود. هرچند انکار بعد از اقرار در امورکیفری برخلاف امور مدنی مسموع است، لیکن مسلّم است که انکار می‌بایست با دلیل یا حداقل قرائن و امارات صحت ادعا نظیر بازداشت طولانی انفرادی، عوارض ظاهری مُقر، آشفته بودن مضمون، اقرار سابق و غیره همراه باشد.

در غیر این ‌صورت و در فرض که اقرار معمول در دادسرا با تشریح جزئیات رفتار مجرمانه ارتکابی و منطبق با ادله و قرائن و امارات مضبوط در پرونده اتهامی بوده باشد، وجهی برای عدم اعتناء دادرس محکمه وجود نخواهد داشـت.

شرایط مقر در امور کیفری
۱ – شخص مقر باید بالغ، عاقل، مختار و قاصد باشد. بلوغ برای پسران ۱۵ سال تمام قمری و برای دختران ۹ سال تمام قمری است. اقرار شخص مجنون، در حالتی که جنون (دیوانگی) بر او مستولی شود، شخص مجبور، که از روی اکراه یا زور و شکنجه، اقرار می‌کند و شخص هازل (شوخی‌کننده) که به خبر دادن موضوعی قصد نداشته باشد و تنها بر مزاح چیزی بگوید، باطل است و اثری نخواهد داشت.

۲ – اقرار باید نزد قاضی دادگاه اقامه گردد و اقرار خارج از دادگاه در امور کیفری پذیرفته نخواهد بود.

۳ – اقرار باید منجز و قطعی باشد و معلق و منوط به امر دیگری نباشد و همچنین به اقرار مشروط هم ترتیب اثر داده نمی‌شود.

۴ – در دعاوی کیفری هر زمانی مفاد اقراری که بیان شده است با اقرار دیگری در تضاد و اختلاف بوده باشد در این صورت اقرار اثر حقوقی خود را از دست خواهد داد و به اصطلاح وجاهت قانونی نخواهد داشت.

۵ – اقرار در امور کیفری باید روشن و بدون ابهام باشد و دلالت بر وقوع جرم نماید.

تعداد اقرار در امور کیفری
اصل این است که در کلیه‌ی جرایم، قانونگذار یک بار اقرار را کافی می‌داند؛ امادر برخی از جرایم، شخص اقرارکننده باید چند دفعه به ‌صورت متوالی یا متناوب اقرار به ارتکاب جرم کند. مثلا برای اثبات زنا و لواط، چهار بار اقرار لازم است یا در جرایمی مانند شرب خمر و قذف و سرقت مستوجب حد، مقر باید دو بار به جرم خود اقرار کند.

هدف قانونگذار از لازم دانستن تعدد اقرار، برای برخی از جرایم، حساسیت حیثیتی و حق الهی بودن آن جرایم است و با این کار احتمال دارد که متهم شرم و توبه کند و از اقرارهای بعدی پرهیز نماید.

آیا اقرار متهم در خارج از دادگاه دارای اعتبار است؟
اقرار در امور کیفری، عبارت از اخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود است. این تعریف به اعتبار کیفیت و مکان اقرار کلی است و از همین رو علمای حقوق، اقراری که در حین انجام مذاکرات شفاهی در جریان رسیدگی یا در یکی از لوایح و مدارک تقدیمی به قاضی دادگاه، اظهار شود را در اصطلاح “اقرار در دادگاه” نام نهاده‌اند.

اگر اقرار شفاهی قبل یا بعد از جلسه دادرسی بیان شود، اقرار خارج از دادگاه به شمار می‌رود؛ در واقع اقرار متهم در مراجع انتظامی یا نزد ضابط قضایی یا حتی بازپرس و دادیار نیز جزء اقرارهای خارج از دادگاه قلمداد می‌شود. بی‌تردید اقرار خارج از دادگاه، ارزش و اعتبار اقرار در دادگاه را ندارد.

اما به طور کلی نمی‌توان اعتبار آن ‌را در تمام موارد زیر سوال برده و تلاش‌های مراجع و اشخاص غیر از قاضی دادگاه را در راستای کشف حقیقت نادیده انگاشت. با این حال، مراجع و ضابطان قضایی نیز اگر از حدود قانونی تخطی کرده یا خارج از چارچوب اختیارات خود مبادرت به اخذ اقرار کنند نه تنها این اقرار ارزشی ندارد، بلکه در صورت ثبوت انجام اعمال غیرقانونی، موجب محکومیت و مجازات ماموران مذکور خواهد شد.


اقرار در امور کیفری
نوشته پیش رو توسط وکیل کیفری در خصوص اقرار در امور کیفری و شرایط و اعتبار اقرار در امور کیفری برای آشنایی شما عزیزان تنظیم گردیده است. اقرار در امور کیفری اینگونه تعریف شده است “. اقرار عبارت است از اخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود” . به شخصی که به ضرر خود خبر می‌دهد “مُقِر” و به شخصی که به نفعش خبری داده شده‌است «مقرلَه» می‌گویند.

اقرار در امور کیفری
اقرار در امور کیفری یعنی شخصی می پذیرد که جرمی را انجام داده است و به آن اعتراف می کند این اعتراف، اقرارنامیده می شود. اقرار یکی از مستند ترین دلایل برای اثبات جرم است، در صورتی که قرائن و مفادی بر خلاف اقرار در دست نباشد، نوبت به ادله دیگر نمی‌رسد و وقوع جرم، با اقرار متهم اثبات می‌شود. مثلاً فردی اقرار می‌کند کسی را کشته یا اتومبیلی را دزدیده یا سندی را جعل کرده یا برای براندازی حکومت توطئه کرده‌ است.

شرایط اقرار در امور کیفری
۱ – اقرار تنها وقتی معتبر است که از طرف خود مرتکب بیان شود. اظهارات وکیل، ولی و قیم اقرار محسوب نمی شود.

۲ – اقرار باید به وضوح بیان شود؛ مثل اینکه گفته شود ” من فلانی را با ضربه چاقو کشتم “.

۳ – اقرار نمی تواند مشروط و معلق باشد و باید بدون هیچ قیدی ذکر شود تا معتبر باشد. مانند آنکه شخص بگوید “من فلان ماشین را به سرقت برده‌‌ام به ‌شرطی که فلانی به این جلسه احضار شود.”

۴ – اقراردر امور کیفری زمانی اعتبار دارد که با اراده آزاد بیان شود، اقراری که تحت اکراه، اجبار ، شکنجه، اذیت و آزار روحی یا جسمی اخذ شود، فاقد اعتبار است.

۵ – اقرار در امور کیفری باید در دادگاه و نزد قاضی بیان شود تا اعتبار داشته باشد و در هر جای دیگری که بیان شود پذیرفته نیست.

اعتبار اقرار در امور کیفری
اعتبار اقرار در امور کیفری بسیار بالاست. وقتی متهم اقرار به ارتکاب جرمی کند اقرار او معتبر است و دیگر نیاز به هیچ سند و مدرک دیگری نیست. تنها حالتی که ممکن است اقرار به عنوان دلیل پذیرفته نشود مربوط به زمانی است که قاضی در هنگام بررسی پرونده متوجه شود نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد اقرار بر خلاف شواهد موجود است، در این صورت اقرار پذیرفته نیست و دادگاه دستور می دهد تحقیق و بررسی مجددا انجام شود.

انکار بعد از اقرار در امور کیفری
مواردی است که اقرار نزد مقامات دادسرا در مرحله دادرسی انجام شده ولی بعدا شخص مورد انکار واقع می‌شود. هرچند انکار بعد از اقرار در امورکیفری برخلاف امور مدنی مسموع است، لیکن مسلّم است که انکار می‌بایست با دلیل یا حداقل قرائن و امارات صحت ادعا نظیر بازداشت طولانی انفرادی، عوارض ظاهری مُقر، آشفته بودن مضمون، اقرار سابق و غیره همراه باشد.

در غیر این ‌صورت و در فرض که اقرار معمول در دادسرا با تشریح جزئیات رفتار مجرمانه ارتکابی و منطبق با ادله و قرائن و امارات مضبوط در پرونده اتهامی بوده باشد، وجهی برای عدم اعتناء دادرس محکمه وجود نخواهد داشـت.

شرایط مقر در امور کیفری
۱ – شخص مقر باید بالغ، عاقل، مختار و قاصد باشد. بلوغ برای پسران ۱۵ سال تمام قمری و برای دختران ۹ سال تمام قمری است. اقرار شخص مجنون، در حالتی که جنون (دیوانگی) بر او مستولی شود، شخص مجبور، که از روی اکراه یا زور و شکنجه، اقرار می‌کند و شخص هازل (شوخی‌کننده) که به خبر دادن موضوعی قصد نداشته باشد و تنها بر مزاح چیزی بگوید، باطل است و اثری نخواهد داشت.

۲ – اقرار باید نزد قاضی دادگاه اقامه گردد و اقرار خارج از دادگاه در امور کیفری پذیرفته نخواهد بود.

۳ – اقرار باید منجز و قطعی باشد و معلق و منوط به امر دیگری نباشد و همچنین به اقرار مشروط هم ترتیب اثر داده نمی‌شود.

۴ – در دعاوی کیفری هر زمانی مفاد اقراری که بیان شده است با اقرار دیگری در تضاد و اختلاف بوده باشد در این صورت اقرار اثر حقوقی خود را از دست خواهد داد و به اصطلاح وجاهت قانونی نخواهد داشت.

۵ – اقرار در امور کیفری باید روشن و بدون ابهام باشد و دلالت بر وقوع جرم نماید.

تعداد اقرار در امور کیفری
اصل این است که در کلیه‌ی جرایم، قانونگذار یک بار اقرار را کافی می‌داند؛ امادر برخی از جرایم، شخص اقرارکننده باید چند دفعه به ‌صورت متوالی یا متناوب اقرار به ارتکاب جرم کند. مثلا برای اثبات زنا و لواط، چهار بار اقرار لازم است یا در جرایمی مانند شرب خمر و قذف و سرقت مستوجب حد، مقر باید دو بار به جرم خود اقرار کند.

هدف قانونگذار از لازم دانستن تعدد اقرار، برای برخی از جرایم، حساسیت حیثیتی و حق الهی بودن آن جرایم است و با این کار احتمال دارد که متهم شرم و توبه کند و از اقرارهای بعدی پرهیز نماید.

آیا اقرار متهم در خارج از دادگاه دارای اعتبار است؟
اقرار در امور کیفری، عبارت از اخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود است. این تعریف به اعتبار کیفیت و مکان اقرار کلی است و از همین رو علمای حقوق، اقراری که در حین انجام مذاکرات شفاهی در جریان رسیدگی یا در یکی از لوایح و مدارک تقدیمی به قاضی دادگاه، اظهار شود را در اصطلاح “اقرار در دادگاه” نام نهاده‌اند.

اگر اقرار شفاهی قبل یا بعد از جلسه دادرسی بیان شود، اقرار خارج از دادگاه به شمار می‌رود؛ در واقع اقرار متهم در مراجع انتظامی یا نزد ضابط قضایی یا حتی بازپرس و دادیار نیز جزء اقرارهای خارج از دادگاه قلمداد می‌شود. بی‌تردید اقرار خارج از دادگاه، ارزش و اعتبار اقرار در دادگاه را ندارد.

اما به طور کلی نمی‌توان اعتبار آن ‌را در تمام موارد زیر سوال برده و تلاش‌های مراجع و اشخاص غیر از قاضی دادگاه را در راستای کشف حقیقت نادیده انگاشت. با این حال، مراجع و ضابطان قضایی نیز اگر از حدود قانونی تخطی کرده یا خارج از چارچوب اختیارات خود مبادرت به اخذ اقرار کنند نه تنها این اقرار ارزشی ندارد، بلکه در صورت ثبوت انجام اعمال غیرقانونی، موجب محکومیت و مجازات ماموران مذکور خواهد شد.

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

توافقات صورت گرفته در طلاق توافقی چقدر اعتبار دارند

این نوشته توسط وکیل خانواده تنظیم شده است یکی از مشکلات مراجعین برای وکیل پایه یک دادگستری و سوالات حقوقی که از مشاوره حقوقی در مورد طلاق توافقی و شرایط آن دارند اینست که در صورت توافق  برای طلاق  چگونه باید سازش برای جدایی صورت بگیرد که البته بعنوان وکیل دادگستری معتقدم دقت در توافقات از اصل طلاق توافقی مهم تر است . طلاق توافقی دارای ظاهری ساده است اما متاسفانه برای طرفین می تواند خسارت عمده ایی برا به بار بیاورد . 

در طلاق توافقی توافقات مالی مهم تر از اصل طلاق توافقی است .

بعنوان مشاور حقوقی خانواده و کسی که سالها وکیل پایه یک دادگستری بوده معتقدم طلاق توافقی ویا گواهی عدم امکان سازش بظاهر امر ساده ایی است و در باطن در صورت عدم رعایت نصایح و مشاوره های وکلا می تواند خسارت جبران ناپذیری پس از طلاق توافقی برای زوجین به بار اورد . توافقات مالی ناشی از طلاق توافقی از آن جمله هستند که باید با شرایط کامل مورد بررسی قرار بگیرند 

اولین شرط طلاق توافقی برای زوجین مشاوره حقوقی خانواده با وکیل خانواده است . 

در صورت بروز تصمیم برای جدایی و طلاق توافقی و توافقات مالی آن نگارش حقوقی یک توافق نامه بسود شما توسط وکیل حقوقی بسیار مهم است دقت داشته باشید وکالت یک امر تخصصی است وقرار نیست شما نگارش حقوقی را بطور تخصصی بلد باشید این وظیفه وکیل پایه یک دادگستری است که برای شما یک متن تنظیم شده عالی با نگارش حقوقی مناسب برای طلاق توافقی و پرونده شما در دادگاه خانواده تهیه و تنظیم کند . تازه دقت کنید اگر طرف شما هم وکیل داشته باشد و شما از خدمات حقوقی بهره مند نباشید وضع بدتر هم می شود چراکه در صورت عدم موفقیت باید یکطرفه بودن داشتن وکیل را برای خود علت شکست بدانید . 

قبل از توافقات مالی بدنبال توافقات غیر مالی در طلاق توافقی باشید . 

بعنوان وکیل خانواده معتقدم که توافقات مالی در طلاق توافقی بعد از توافقات غیر مالی در طلاق توافقی انجام شود یعنی قبل از هر کاری ابتدا تکلیف حضانت فرزندان و ایام عده و نفقه فرزندان روشن شود و بعد مسایلی چون مهریه و جهیزیه و اجرت المثل در صورت تعلق گرفتن مشخص و معلوم شود تجربه بنده ثابت کرده نباید توافقات مهم غیر مالی از جمله حضانت فرزندان و باکره بودن را فدای توفقات مالی کرد جراکه در این صورت هر ۲ تحت الشعاع قرار می گیرند 

اگر وکیل ندارید حتما با یک وکیل خبره ویا وکیل با تجربه طلاق مشورت کنید .

یکی از مشکلات مراجعین در مشاوره حقوقی ویا مشاوره حقوقی خانواده در پاسخ به شوالات حقوقی ایشان اینست که زمانی به وکیل دادگستری مراجعه می کنند که بسیار دیر شده است لذا از مطالعه کننده عزیز خواهشمندم توافقات خود را قبل از مکتوب کردن به اطلاع یک وکیل باتجربه ویا وکیل ماهر طلاق برسانند . 

وکیل پایه یک دادگستری 

اکبر فتح اللهی 

 

 

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

یکی از سوالات افراد که جهت مشاوره حقوقی به دفتر وکالت مراجعه می کنند خیانت شوهر می باشد خیانت شوهر یکی از مسایلی است که دلایل مختلفی دارد ازجمله نارضایتی جنسی فی مابین زن وشوهر مسایل اقتصادی عدم تفاهم از ابتدای زندگی زناشویی بعنوان وکیل خانواده همیشه معتقد بوده ام که خیانت به زن ویا خیانت شوهر معلول سردی روابط بین زن و شو هر می باشد که نهایتا منجر به طلاق می شود .

خیانت  شوهر و مسایل قانونی آن !

بعنوان وکیل پایه یک دادگستری و سالها سابقه وکالت دادگستری در تهران و ایران می دانم بر دوش یک وکیل چه مسایلی هست تا آرامش را به یک زن ستم دیده از خیانت بازگرداند البته بر مشاوره حقوقی شونده نیز لازم است با وکیل پایه یک خود همکاری لازم را داشته باشد 

جهت مشاوره و تعیین وقت ملاقات با وکیل معروف خانواده بر روی کلمه وکیل خانواده کلیک کنید .

 

 

 

 

وکیل خانواده

 

 

09121463248-88722336 (کارشناس حقوقی  سیما )

مشاوره حقوقی تلفنی فوری با دکتراکبر فتح اللهی 

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

88722336-09121463248 

متوجه خیانت همسرم شدم، چجوری رفتار کنم؟

این نوشته نوسط وکیل خانواده تنظیم شده است .تازمانی که از خیانت همسرتان مطمئن نشده اید نباید رفتاری شک برانگیز انجام دهید ولی بعد از ثابت شدن رفتار او بایستی برای حفظ خود و انجام بهترین عکس العمل در برابر او سنجیده عمل کنید.
متوجه خیانت همسرم شدم، چجوری رفتار کنم؟
همیشه خیانت موضوعی بسیار دردناک است و برای زوجین ساده نیست که بعد از خیانت کنار هم بمانند. خیانت آسیب بزرگی را به پیکره زندگی زناشویی شما وارد می کند و می تواند بنیاد خانواده را از هم بپاشد . اگر سری به دادگاه های خانواده زده باشید متوجه خواهید شد که آسیب خیانت تا چه حد گسترده است .
همه ما با امیدواری و داشتن یک زندگی مشترک عاشقانه در آینده ازدواج می کنیم اما وقتی پی به خیانتکاری همسرمان می بریم نمی توانیم آن را تحمل کنیم و ترجیح می دهیم ساده ترین راه ممکن یعنی جدایی را انتخاب کنیم . اما گاهی برخی از زو ج ها ترجیح می دهند به جای جداشدن از هم بعد از خیانت زندگی خود را مجددا بسازند و حتی روابطشان را قوی تر از قبل کنند. اگر حس می کنید می توانید از خیانت همسرتان بگذرید ، این نکات مهم از بخش روابط عاطفی نمناک را مطالعه کنید تا بدانید چگونه بعد از خیانت با همسرتان رفتار کنید.

خیانت به همسر
رفتارهای مناسب بعد ازخیانت شوهر
زمانی که متوجه روابط پنهان همسر خود می شوید، وحشت، سردرگمی، رنج روحی و جسمی تمام وجود شما را فرا گرفته و شما را در وضعیتی تاریک و مبهم قرار می دهدو زندگی شما به شدت دستخوش تغییر می شود. پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود می شوید، باید چکار کنید؟ و چه کاری نباید انجام دهید؟ مراحلی که برایتان خواهیم گفت شما را در این مسیر هدایت می کنند.

بعد از خیانت همسرم چه کنم؟
خیانت به همسر

بعد از خیانت همسرم چگونه رفتار کنم
۱ -هنگامی که متوجه روابط پنهان همسر خود می شوید، علاوه بر مشکلات روحی دچار مشکلات جسمی مانند :۱ حالت تهوع و استفراغ، ۱ اسهال، مشکلات مربوط به خواب (۱ بی خوابی و یا پر خوابی)، لرزش، اختلال حواس، کم غذایی و کم اشتهایی نیز می گردید که باید در این شرایط از خود بیشتر مواظبت کنید.
۲ -نباید به سرعت واکنش نشان دهید و از همسرتان جدا شوید ابتدا باید درباره این موضوع کمی فکر کنید و زمان کافی برای فکر کردن و تصمیم گیری را به خود بدهید و همه فکر خود را به خیانت همسر معطوف نکنید بلکه مسایل دیگر را نیز بسنجید.
۳ -مقداری از اوقات خود را صرف دیدن فیلم های خنده دار تلویزیونی کنید و با افرادی بگذرانید که خنده بر لب شما می آورند زیرا زندگی هنوز ادامه دارد و خندیدن طبیعی و نشانه سلامتی فرد است.

خیانت به همسر
بهترین برخورد بعد از خیانت با همسر
نحوه برخورد با خیانت همسر
۴ -برای مبارزه با آسیبی که به شما وارد شده ، به اندازه لازم استراحت کنید ، غذای سالم بخورید ، ورزش و تفریح کنید و به طورکلی تعادل را در زندگی خود ایجاد کنید و طبق برنامه پیش بروید.
۵- زمانی که متوجه خیانت همسرتان می شوید دچار احساسات مختلفی مانند خشم، ۵ عصبانیت، شک و تردید، شکه شدن، آشفتگی، ترس، درد و رنج، ۵ افسردگی، و پریشانی می شوید که کاملا عادی می باشد.
۶- اگر با خیانت همسرتان روبرو شده اید و بسیار غمگین هستید ، گریه کنید و برای گریه کردن می توانید آهنگ غمگین گوش دهید.
۷ -افکار و احساسات خود را که در این زمان به شما دست می دهد روی کاغذ بنویسید.

خیانت به همسر
بعد از آگاهی از خیانت همسرم چگونه رفتار کنم
مناسب ترین رفتارها بعد ازخیانت همسر
۸ -هنگامی که با خیانت همسرتان روبرو شدید دنبال مقصر نگردید ، این کار سبب می شود فقط وقت خود را تلف کنید و در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمی کند.
۹- اگر احساساتی مانند ، عصبانیت شدید ، عکس العمل های فیزیکی ، داد و فریاد بر سر مسائل کوچک را از خود بروز می دهید باید بدانید وضعیت روحی شما آشفته است و باید به پزشک مراجعه کنید.
۱۰-ضربه روحی وارد شده به خود را از فرزندانتان مخفی نکنید اما برای آن ها جزئیات خیانت همسرتان را شرح ندهید و به آن ها بگویید حالتان به مرور زمان خوب خواهد شد.
۱۱- درست بیاندیشید و واقع بین باشید . اگر جدایی تصمیم آخرتان است باید درآمد ، سرمایه اولیه برای رفع نیازهای مالی و وضعیت مسکنی که می خواهید به آن جا بروید را در نظر بگیرید و سپس به جدایی اقدام کنید.
خیانت به همسر
روش های برخورد درست بعد از خیانت همسر
نحوه برخورد مناسب با همسر خیانتکار
۱۲- در مورد این مساله با همسرتان صحبت کنید و تمام سوالاتی که دارید از او بپرسید تا بفهمید در لحظه ای که به شما خیانت می کرده چه فکری در رابطه با شما داشته و آیا هنگام ارتکاب این کار، اصلا فکر می کرده که به شما خیانت می کند؟
۱۳- به تنهایی مشکل خود را حل نکنید و برای مشورت حتما پیش یک مشاور خوب بروید و با کمک او برای زندگی تان تصمیم بگیرید.
۱۴- اگر همسرتان را بخشیدید و و خواستید مجددا با او رابطه جنسی برقرار کنید بهتر است ابتدا آزمایش HIV ایدز و تست سایر بیماری های آمیزشی را بدهید و تا دریافت نتیجه آزمایش رابطه جنسی محافظت شده داشته باشید.
۱۵- بعد از اینکه متوجه خیانت همسرتان شدید عجولانه تصمیم نگیرید و حداقل یک روز به خود زمان بدهید.
۱۶- حتی بعد از بخشش خیانت همسر حس آشفتگی، بی اعتمادی و عصبانیت شما از بین نمی رود و رهایی از این احساسات منفی نیازمند زمان است.

خیانت به همسر
بعد از خیانت همسرم چگونه او را تحمل کنم
توجه:
۱-برای وارد کردن خانواده ها به این مساله فکر کنید زیرا در بسیاری از موارد دانستن خانواده ها مشکل را دو چندان می کند زیرا آن ها می توانند کینه ها را برای مدت زمان بیشتری نگه دارند.
۲- باید بدانید وضعیت زندگیتان بعد از خیانت با گذشته فرق کرده و باید درصدد بهبود وضع زندگی خود برآیید.
۳- باید بدانید زندگی هنوز ادامه دارد و به مرور زمان زندگی شما نیز از این آشفتگی در می آید و این گونه باقی نمی ماند پس خشم، عصبانیت، کشمکش، افسردگی گذرا است و باید با آن کنار بیایید.

خیانت به همسر
با رفتارهای درست بعد از خیانت همسر آشنا شوید
۴- دلیل واضحی برای بی وفایی یک فرد نمی توان در نظر گرفت . ممکن است بی وفایی به علت تربیت نادرست ، مشکلات زناشویی و….باشد.
۵- دانستن نوع خیانت به درک مفهوم آن کمک می کند . برای فهمیدن نوع خیانت رسیدن به پاسخ این سوالات ضروری است . سوالاتی مانند اینکه آیا خیانت به یک شب ختم می شود و یا اعتیاد به برقراری رابطه جنسی بوده است ؟آیا خیانت به دلیل مشکلات زندگی بروز کرده؟ آیا خیانت صرفا برای خاتمه دادن به زندگی مشترک بوده؟

وکیل اکبر فتح اللهی 

کارشناس دعوت شده به شبکه ۲ سیما 

۸۸۷۲۲۳۳۶

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

  

 

 

نمونه لایحه تجدیدنظر خواهی و تبادل لوایح در دادگاه تجدیدنظر

 

تجدیدنظرخواه : خانم ..... فرزند ...... شغل .... مقیم ......................

تجدیدنظرخوانده: اداره ثبت احوال مشهد،  مقیم مشهد، بلوار فردوسی، بلوار خیام، جنب سازمان جهاد کشاورزی

تجدیدنظرخواسته: تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره ................  – ...  /..../89 صادره از شعبه محترم .... دادگاه عمومی حقوقی مشهد.

دلایل و منضمات دادخواست: 1 – تصویر مصدق دادنامه معترض عنه  2 – لایحه مفصل تجدیدنظرخواهی 3 –  نسخه ثانی دادخواست و ضمایم

شرح:   

ریاست و مستشاران محترم و معزز شعبه     تجدید نظر استان خراسان رضوی

سلام علیکم ،  احتراماً معروض می دارد در پرونده کلاسه .........../....  مطروحه درشعبه محترم ... دادگاه عمومی مشهد،  دادنامه فوق ،له طرف و علیه موکل صادر گردیده و در تاریخ .........  ابلاغ شده است . از آنجا که بنا به دلایل و مستندات احصاءشده، در لایحه تجدیدنظرخواهی پیوست ، رای معترض عنه  بر خلاف مقررات قانونی می باشد، لذا بادرنظر گرفتن جهات مذکور درشقوق ج و ﻫ ماده 348 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب، به رای صادره، معترض و تجدید نظر خواه ، می باشد .

عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالاً  نقض دادنامه معترض عنه و  صدور حکم به الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام اینجانب از ........ به .... ،  مورد استدعاست . 

                                                 با تجدید احترام  - محمد مهدی حسنی وکیل خانم ...........

 

لایحه تجدیدنظرخواهی :

                                                   به نام بهترین وکیلان

ریاست و مستشاران محترم شعبه       دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی

با سلام

احتراماً بدینوسیله ایرادات و اشکالات وارده بر دادنامه شماره ............  صادره از شعبه محترم .... دادگاه عمومی حقوقی مشهد به شرح زیر به عرض می رسد:

مقدمتاً معروض می دارد، مطاوی پرونده از جمله استشهاد محلی پیوست آن، حاکی است، برغم اینکه در شناسنامه صادر شده،  موکل به نام ..... نامیده شده ام، مع ذالک از بدو تولد تاکنون، به نام ..... شناخته شده، صدایش زده اند و با همین نام اُخت و بزرگ شده است. و  متاسفانه وجود تناقض میان نام واقعی و نام شناسنامه ای موکل ، همواره در طول دوران کودکی و تحصیلی و همچنین بزرگی اش، مشکلاتی عظیم،  فراروی او قرار داده است که گاه به واسطه آوردن نام اصلی در فرم ها، نام نویسی ها و اعلام حضورها ، ضررهای غیر قابل جبران بر ایشان وارد شده است. اینک که خود بالغ و عاقل شده، برای رفع کاستی و نقصان مذکور به اداره تجدیدنظرخوانده مراجعه تا مشکل دایمی زندگی خود را حل کنم، برغم قبول معاذیر موکل و موافقت با تغییر نام، آنان با برخورد حاکمانه اداری صرف و پیشنهاد نامی دیگر (....)، موجب شده تا دعوی حاضر رقم خورد.

استناد دادگاه محترم تالی، رای وحدت رویه شماره 2- 22/1/62 هیات محترم عمومی معزز دیوان عالی کشور و مواد 999 و 1287 قانون مدنی و ماده 20 قانون ثبت احوال است در حالیکه بنا به دلایل و مستندات زیر رای معترض عنه،  مغایر با موازین قانونی اصدار یافته است و تفسیر ریاست محترم دادگاه تالی از قانون،  نادرست بنظر می رسد و نمی تواند موکل را از حیاتی ترین و پیش پاافتاده ترین حق طبیعی و مدنی یعنی : "نامیدن به اسم واقعی" محروم سازد.

دلایل و مستندات دادخواهی اصلی و تجدید نظر خواهی فعلی به شرح زیر می باشد. بدیهی است جزآنچه بعرض می رسد،  جهات و دلایل دیگری نیز برای نقض وجود دارد، که مسلماً و بدون تردید از دیدگان تیزبین، دقیق و موشکافانه و توجه متفرسانه و مصیبانه آن عالی جنابان مخفی نخواهد ماند .

1- بدون شک وجود دو اسم (نامیدن یک فرد به دو نام متفاوت)، امری غیر متعارف، خلاف بنای عقلا و مشکل زاست و  تقاضای حذف نام غیر مشهور و تصحیح اوراق شناسایی به نام واقعی فرد،  درخواستی غیر منطقی نیست و با انس فکری و منطق قضایی انطباق تام دارد.

2- ماده 1287 قانون مدنی و سایر مواد مرتبط، قانون عام بوده و حکم کلی درباره اسناد رسمی دارند، لیکن بی شک حکم خاص حاکم بر شناسنامه و سند ولادت، حکم آمده  در ماده 999 قانون مزبور می باشد.

درست است که درخواست مخدوش کردن سند رسمی جز به ادعای جعل میسور نیست، لیکن همانگونه که رویه قضایی نیز پذیرفته است، این ادعا زمانی قابل قبول است که مربوط به اعلام و یا موضوع احراز مامور رسمی باشد و لذا از این حیث،  اثبات خلاف اظهاری که افراد به مامور ثبت احوال کرده اند،  نیازی به ادعای جعل ندارد و با شهادت نیز قابل اثبات است (ر.ش. به قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، دکتر ناصر کاتوزیان، نشر دادگستر ، چاپ اول، تابستان 77 ص 611)

3 -  مدلول و ظاهر ماده 999 قانون مدنی حاکی است که مقنن، سند ولادت را صرفاً در مورد تاریخ تولد، رسمی تلقی نموده است و اصولاً بر خلاف تغییر نام خانوادگی -  که در باره آن، محدودیت و ممنوعیت صریح در مادتین  97 و98 آئین نامه سجل احوال به چشم می خورد -، در مورد اصلاح نام کوچک اشخاص، که مستند به اعلام مراجعه کننده و نه مامور رسمی است،  در هیچ قانون لازم الاجرایی محدودیت و ممنوعیت صریح و مشابه وجود ندارد. چنانکه موضوع رای وحدت رویه استنادی و همچنین "ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها" در مورد تغییر تاریخ تولد اشخاص است و صدر و ذیل آنها دلالت بر منع تغییر نام ندارد.

4- نام ........ غیر رایج و نامصطلح بوده و بیش از اینکه نام جلوه نماید،  یادآور القاب موهوم در دوران خاقان بازی بوده و به دلیل داشتن حروف و سیلاب فراوان سخت تلفظ می شود و همین اقتضا باعث شده است تا مطابق مکاتبات پیوست پرونده،  اداره تجدید نظر خوانده،  با تغییر آن و حذف یک پاره اش موافقت کنند. منتها بر خلاف درخواست موکل و به میل خود، یک جزء آن را پیشنهاد کرده اند درحالیکه:

اولاً – تغییر، تغییراست، چه نام واقعی موکل و یا نام پیشنهادی آنان جایگزین نام فعلی شود.   به هر حال اگر قرار باشد مندرجات سند رسمی ولادت موکل، مخدوش و به تبع آن تمامی مدارک دیگر وی تغییر یابد،  با اعمال نام پیشنهادی آنان هم، سند رسمی مزبور تغییر یافته و خدای نکرده  آسمان به زمین می آید؟!!

ثانیاً – وقتی پذیرش اصل خواسته (تغییر یا اصلاح نام)، بنا به اعلام و اقرار مکتوب اداره تجدیدنظرخوانده، لازم بوده وپذیرفته شده است. آنان بنا به کدام دلیل و حجت قانونی، به جای اجابت مستدعیه قانونی موکل - که متکی به دلیل و شهادت شهود است - خود نام تازه و جعلی (ولو نزدیک به نام قبلی اش) را گزینش و بر موکل تحمیل می نمایند.

و راستی این اعلام مکتوب آنان که : " .... با تغییر نام شما از واژه ....... به ..... برابر نامه شماره .... موافقت نگردیده، لذا شما می توانید نام خود را به واژه ...  تغییر (دهید) ..." ،  با کدام منطق و قاعده حقوقی پیوند می خورد.

به دیگرسخن  وقتی اداره تجدیدنظرخوانده، اصل موضوع و دگرگونی مندرجات سند رسمی ( تغییر نام مرکب کوچک به ساده) را پذیرفته است و فلسفه قانونی (اعتبار خاص دادن به سند رسمی) مورد نظر قانونگذار را مخدوش ساخته، چگونه به خود اجازه داده، سلیقه شان را به موکل تحمیل نمایند در حالیکه امر "نامیدن" در زمره وضعیت و احوال شخصی و هویت اشخاص بوده و علی الرسم آن باید به میل و اراده خود فرد تعیین شود و مهم تر از آن، نظم عمومی (نامیدن موکل به آن بیش از دو دهه) را مخدوش  سازند.

5- رویه قضایی نیز با نظر بالا موافق است چنانکه مدلول نظریه کمسیون قضایی دادگستری نیز (صرف نظر از تمایز اشتباه میان دو گروه شناسنامه صادره در پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن) نظریه اکثریت قضات محترم  نشست قضایی دادگستری نجف آباد، در مرداد ماه سال 81 را،  مبنی بر اینکه "اگر تغییر نام از ناحیه خواهان مستدل و موجه باشد،  پذیرش دعوی و صدور حکم بلااشکال است" پذیرفته است: " مطابق ماده 20 قانون ثبت احوال انتخاب نام با اعلام کننده است (اظهار کننده واقعه ولادت) برای نامگذاری، یک نام ساده یا مرکب (حسین، محمد مهدی و مانند آن) که عرفاً یک نام محسوب می شود انتخاب خواهد شد و به موجب تبصره های (1 و 2 ذیل ماده) قانون مزبور انتخاب نام هایی که موجب هتک حیثیت مقدمات اسلامی می شود و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نام های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است و تشخیص نام های ممنوع با شورای عالی ثبت احوال می باشد و این شورا نمونه های آن را تعیین و به سازمان اعلام می کند و مالاً سازمان ثبت احوال کشور هم مراتب را به ادارات ثبت احوال بخشنامه می کند؛ از طرفی وفق قسمت اخیر بند"4" ماده 3 قانون ثبت احوال تغییر نام های ممنوع در عهده صلاحیت هیات حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال است. بنابراین، در صورتی که شخصی به اعتبار این که نام او در عداد نام های ممنوعه (موضوع تبصره 1 ماده 20 قانون) است تغییر نام خود را درخواست کند رسیدگی و اظهار نظر در این مورد ابتداء در صلاحیت هیات حل اختلاف ثبت احوال است. در صورتی که نام فعلی شخص از نام های ممنوعه نباشد و به میل انگیزه درخواست تغییر نام خود را بنماید، رسیدگی به این ادعا در حیطه صلاحیت دادگاه عمومی است(مجموعه نشست های قضایی، مسایل قانون مدنی، معاونت قوه قضائیه، چاپ اول 1387 - ص 313).

6- همچنین در جای دیگر (نشست قضایی قم) کمسیون مزبور در پاسخ به این سوال که: " آیا با توجه به ماده واحده قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها، حکم به تغییر نام اشخاص منع قانونی دارد؟" ، نظر اقلیت را پذیرفته و چنین اظهارنظر نموده است: " با توجه به اینکه تغییر نام منع قانونی ندارد و ماده 995 قانون مدنی تغییر مفاد اسناد سجلی را مجاز دانسته است و این که رای وحدت رویه شماره 2 دیوان عالی کشور و ماده 4 قانون ثبت احوال رسیدگی به کلیه دعاوی غیر از آن چه در ماده 4 ذکر شده است را در صلاحیت محاکم قرار داده است و اینکه داشتن نام نیکو حق هر فرد است، دادگاه می تواند مبادرت به صدور رای بر تغییر نام افراد کند. " (همان منبع – ص 317).

با عرض مراتب، و با انتظار به عدالت خواهی و دقت نظر و بصارت آن قضات عادل، عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالا"  نقض دادنامه معترض عنه و  صدور حکم بر الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام موکل از ...... به .... ،  مورد استدعاست .     

                                                  با تجدید احترام - محمد مهدی حسنی وکیل خانم ...........

 

:

" ....  بنده سوالی از شما در مورد دلایل دادخواست "تغییر نام"  علیه ثبت احوال داشتم اما جنابعالی بنده را حواله به پرسش و پاسخ سابق خود نمودید که تنها ناظر به جوابی منفی و خلاصه بود. اجازه بدهید رو راست  خدمتتان عرض کنم حقیر در ابتدای کار وکالتم و رسالت امثال جناب عالی این است که....  قبول زحمت فرمایید.از حضور شما خواهش می کنم اگر در میان پرونده های شما نمونه تجدید نظر خواهی است  که طی آن .....  مستند دادگاه بدوی برای رّد تقاضا خواهانی که دارای نام مرکب بوده و .... را عیناً انتشار دهید تا به لحاظ حرفه ای هم با شیوه نگارش حقوقی آن دوست و ....  گرامی آشنا شوم و هم امثال بنده از دلایل مزبور استفاده کنیم. ....  باور بفرمائید این درخواست را برای رونویسی و استفاده بی زحمت از کار شما انجام نداده ام. برای اینکه حرفم را ثابت کنم لایحه تهیه شده به وسیله خودم را خدمتتان ارسال می کنم و همان را تحویل داده ام. ولی  انتشاراین گونه لوایح نفع بیشتری برای همکاران و حتی برای قضات دادگستری دارد. .....  زیاده عرضی ندارم .  با تشکر س. الف. "

اینجانب با اجابت درخواست همکار محترم، در پست بعدی نمونه ای از لایحه تجدید نظر خواهی از سوی موکلی را که خواهان تغییر نام بوده و درخواستش به موجب رای دادگاه بدوی مردود اعلام شده است، انتشار می دهد. بدیهی است، چون قرار است این کار تدوام یابد، ذکر توضیحاتی چند را برای شروع گذاردن این پست ها ضروری می داند:

نخست – اینکه  خوانندگان محترم توجه خواهند داشت که انتشار چنین پست هایی بیشتر جنبه کاربردی دارد تا نظری. زیرا به جای تحلیل همه جانبه و بی طرفانه یک موضوع حقوقی و نتیجه گیری دقیق علمی، بجا و شایسته، نویسنده (وکیل)  تنها از یک بعد به قضیه نگاه می کند و آن توجه به استدلال ها و استناداتی است که در جهت رعایت مصلحت و غبطه موکل و جایگاه او در پرونده جریانی، تبیین می شود.  

دوم -  ممکن است  در طول زمان، در باره موضوعی واحد، دو پست جداگانه بیاید، که با یکدیگر و در مدلول متضاد است. چنانکه فرض بفرمایید در باره موضوع همین پست،  در موقعیت دیگر  طرف  همکار محترم (خوانده) که در اینجا نماینده قضایی اداره ثبت و احوال است، درخواست مشابه داشته باشد. بنابراین چه بسا استدلالات پست بعدی باز هم یکطرفه و ناقض مطالب پست فعلی باشد.

شاید برخی دوستان که با وکالت حرفه ای نا آشنایند خرده گیرند که مگر ممکن است یک نفر امروز حرفی زند و فردا در پرونده دیگری خلاف آن استدلال کند آیا این نوعی نفاق، ثبات نداشتن نظر و رای و .... نیست؟ در پاسخ عرض می کنم: همانطور که  می دانید حق دارای دو جنبه ثبوتی و اثباتی است. آنچه موجب اقناع وجدانی وکیل برای پذیرش موکل محق و نیل به طریق راستین وکالت و عمل به سوگند وکالتی است همانا احراز حقانیت موکل در جنبه ثبوتی است. و تنها در جنبه اثباتی دعوی است که هنر و فنّ وکالت، خود نمایی می کند. وجود شیوه های گوناگون برای دفاع و هجوم در یک دعوی و انتخاب طریق اصلح،  چشم پوشی های به موقع از برخی متفرعات دعوی و حتی تجاهل العارفین  در برخی موقعیت ها و ... نمونه هایی از این دست است .

بنابراین با فرض حقانیت موکل در جنبه ثبوتی، تدارک دفاع و هجوم،  و انتخاب نوع رفتار(گزینش استراتژی و تاکیتیک حساب شده در دعوی)  برای اثبات حق موکل، مهمترین دلیل حضور وکیل در پرونده است. بنابراین اگر در دو موضع واحد،  دو استدلال متناقض دیده می شود این نیز در راستای حق خواهی و نیل به عدالت است و این تناقض ظاهری فی حد ذاته،  فاقد اشکال و ایراد جدی است.

اینجانب بارها شاهد پرونده هایی بوده که برغم حقانیت موکل در مرحله ثبوتی صرفاً به خاطر دفاع یا هجوم بد وکیل – که به نوبه خود ناشی از کمی تجربه وکالتی بوده، محکوم شده و به علت حاکمیت اعتبار امر مختومه بها، طریق ثانوی دیگری برای احقاق حق موکل وجود نداشته است.

سوم –  موضوع مهم دیگر تمرین وکلای دادگستری برای خوب نوشتن است. به هر حال ادبیات حقوقی، ویژگی های خود را دارد. وکیل دادگستری بایستی آداب و فنون نوشتن و سخن گفتن (بلاغت و سایر علوم مشابه و مورد نیاز ازقبیل منطق و اصول) را بداند.

تسلط وکیل به قوانین و دانستن حکم یک موضوع، حجت را بر وی تمام نمی کند، او بایستی منظور خود را به لسان ادبی و حقوقی و به نحو ایجاز بیان کند، کلام وکیل بایستی از ابتذال و شیوه گفتار عامیانه و سخنان سخیف دور ماند.  کاربرد واژه ها در ماوضع له و بر اساس عرف حقوقدانان و فقهیان و نه اشخاص عامی، سخن گفتن به طریق ادیبانه و استفاده بموقع از حدیث و  امثالِ سایر و حتی بهره بردن از شعر و کلمات قصار که گفتار وکیل را نمکین و تاثیرگذار می کند و .....  نمونه هایی از این دست است

چنانکه حتی در  شیوه احترام آمیز وکیل و بهره گیری از کلمات محترمانه او خطاب به قضات بدوی و تجدید نظر و دیوان عالی کشور بایستی تفاوت آشکار دیده شود و این تمایز و رعایت حد قد و قواره مخاطب، به وضوح در ادبیات حقوقی وکیلان قدیمی به چشم می خورد.

به هر حال، بدون اینکه این جانب  ادعایی داشته باشد، بنا به آنچه آمد، انتشار این پست ها، می تواند سرمشق نوشتن وکیلان جوان و موجب تذکر اصلاح آمیز پیران باشد.  و در عین حال صرف نظر از کاستی پیش گفته؛  می تواند خود حاوی سلسله مباحثی از حقوق باشد که ارزش خواندن، تمرین، مباحثه و تذکر دادن را داشته باشد.

امید دارم انتشار این بخش از وب سایت مورد توجه مخاطبان گرامی قرار گیرد. موارد درخواستی خود را به اطلاع برسانند  و اگر تذکر یا انتقادی داشتند، دور از جانشان،  کاهلی یا کوتاهی یشان موجب محرومیت راقم از یاد گرفتن نباشد. انشالله تعالی.

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248
  • ۰
  • ۰

تلفن جناب استاد فتح اللهی دعوت شده به سیما شبکه ۲ 

88722336-09121463248

تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری

این نوشته توسط وکیل تنظیم شده است این نوشته توسط وکیل پایه یک تنظیم شده است 
مراجع متعدد دادگستری هر کدام عهده دار رسیدگی به یک سری امور و دعاوی مشخص هستند و موضوعی که در دادگاه حقوقی مطرح می شود نمی تواند در دادگاه کیفری مطرح شود . این نوع تقسیم بندی به این دلیل است که نظم موضوعی در دادگاه حفظ شود . از طرفی هر کدام از این دادگاه ها ، آیین دادرسی مخصوص به خود را دارند یعنی برای اقامه دعوی در هر یک از این مراجع باید تشریفات مخصوص به همان مرجع را طی کرد تا دادگاه بتواند به موضوع دعوی رسیدگی کند . از این رو اطلاع از تفاوت ها و شیوه رسیدگی در این دادگاه ها بسیار مهم است تا از سر در گمی افراد جلوگیری کند . یکی از موضوعاتی که افراد غالبا درباره آن ابهام دارند ، تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری است . به همین دلیل در این مقاله به بررسی تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری می پردازیم .

تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری
برای تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری می توان به موارد زیر اشاره کرد :

۱- شکایت کیفری مربوط به آیین دادرسی کیفری و دعاوی کیفری است ولی دادخواست حقوقی ناشی از ثبت دعوای حقوقی و آیین دادرسی مدنی است .

۲- برای ثبت یک اختلاف حقوقی باید دادخواست حقوقی ( یا همان دادخواست ) تنظیم کرد و برای اقامه دعوی کیفری ( که به آن شکواییه یا شکایت نامه هم می گویند ) تنظیم نمود .

۳- شکایت نامه کیفری را باید به دادسرا یا دادگاه کیفری ارائه داد و دادخواست حقوقی را باید به دادگاه حقوقی ارائه کرد .

۴- یکی از مهمترین فرق های شکایت نامه کیفری و دادخواست حقوقی است که شکایت را هم می توان در برگه معمولی نوشت ( به شرط درج اطلاعات لازم ) و هم می توان در فرم مخصوص شکواییه نوشت . اما برای ثبت دعوی حقوقی ، باید حتما فرم دادخواست چاپی را تکمیل نمود .

۵- در شکواییه به شکایت کننده ، شاکی به کسی که از او شکایت شده متشکی عَنه و به موضوع شکایت ، اتهام گفته می شود . اما در دادخواست حقوقی به کسی که اقامه دعوی کرده است ، خواهان به کسی که دعوی علیه او اقامه شده است ، خوانده و به موضوع پرونده هم خواسته گفته می شود .

۶- برای پر کردن برگخ شکواییه باید یک تمبر ۵۰۰۰ هزار تومانی باطل کرد اما هزینه اقامه دعوی حقوقی با توجه به ارزش خواسته متفاوت است .

دادخواست چیست و نحوه تنظیم دادخواست
نخستین مرحله و اقدامی که برای طرح یک دعوی در دادگستری بایستی انجام شود ارائه دادخواست به دادگاه می باشد . به عبارت دیگر ، هر کسی که قصد پیگیری یک دعوای حقوقی را دارد بایستی ابتدا با ارائه یک دادخواست شروع به انجام این امر نماید . دادخواست برگه مخصوصی است که چاپ شده و افراد می توانند با پر کردن فرم دادخواست اقدام به اقامه دعوای حقوقی کنند . اما نحوه تنظیم و نگارش دادخواست نکات مهمی دارد که نمی توان از آن غافل بود . به همین دلیل در این مقاله ابتدا به بررسی کلیاتی راجع به فرم دادخواست پرداخته و در ادامه به نحوه تنظیم دادخواست خواهیم پرداخت .

دادخواست چیست وکیل پایه یک دادگستری توضیح می دهد 

علیرغم اینکه در دعاوی کیفری می توان بر روی هر برگه ای شکایت را تنظیم نمود ، در مورد دعاوی حقوقی درخواست رسیدگی الزاما با تقدیم دادخواست صورت می پذیرد . به موجب ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی ، هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند ؛ مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع ، وکیل ، قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشد و طبق ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی ، شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست است .
به همین دلیل ، یکی از مراحل اولیه ای که خواهان یک دعوا بایستی طی کند ، تقدیم دادخواست به دادگاه صالح است . پر کردن دادخواست به لحاظ شکلی اهمیت فراوانی دارد . در غیر این صورت موجب صدور قرار رد دادخواست خواهد شد. برگه دادخواست را می توان از محل فروش اوراق قضایی در دادگستری و مجتمع های قضایی تهیه نمود . دادخواست را باید به دفتر دادگاه صالح برای رسیدگی تحویل داد و در نقاطی که دادگاه دارای شعب متعدد است ، بایستی به دفتر شعبه اول تسلیم کرد .

نحوه تنظیم دادخواست
دادخواست می تواند توسط خود فرد ( خواهان ) و یا توسط وکیل او تنظیم شود . قانون آیین دادرسی مدنی نیز در ماده ۵۱ مقرر نموده است که دادخواست بایستی شامل موارد زیر باشد :
– نام و نام خانوادگی
– نام پدر
– سن
– اقامتگاه
– و حتی الامکان شغل خواهان
– مشخصات وکیل نیز در صورتی که دادخواست توسط وکیل تنظیم شود ، بایستی درج شود .

نکته اینکه در صورتی که محل اقامت یا نشانی خوانده ( کسی که دعوایی بر علیه او مطرح شده است ) ، معلوم نباشد یا به عبارت دیگر خوانده مجهول المکان باشد ، بایستی یک بار در روزنامه آگهی منتشر نمود و در صورتی که مراجعه ای صورت نگیرد ، دادگاه بصورت غیابی حکم صادر می کند .
علاوه بر درج مشخصات طرفین در دادخواست ، قسمت دیگر تعیین خواسته و بهای آن است که تعیین صحیح آن نقش بسیار مهمی در صدور حکم خواهد داشت . خواسته یا مالی است و یا غیر مالی ؛ بعنوان مثال در صورتی که از شخصی طلبی داریم ، بایستی میزان و مبلغ آن را در دادخواست قید نماییم ، همچنین اگر مردی که همسرش منزل را ترک کرده است ، باید در قسمت خواسته الزام به تمکین وی را درج کند .
یکی دیگر از قسمت های دادخواست ، دلایل و منضمات دادخواست است ؛ که با استفاده از ادله اثبات دعوی در امور حقوقی امکان پذیر خواهد بود . بعنوان مثال ، کپی برابر با اصل سند ازدواج ، شهادت شهود ، کارشناسی و … می تواند جزء دلایل دادخواست باشد که از طریق پیوست های دادخواست بایستی ارایه شوند .
در قسمت شرح دادخواست نیز توضیحاتی کلی راجع به دادخواست و خواسته نوشته شده و دلایل و مستندات نیز مورد اشاره قرار می گیرند .

دلایل لازم برای اثبات ادعا در دادخواست کدامند وکیل پایه یک دادگستری توضیح می دهد 

قانون در روابط اجتماعی و اقتصادی روزمره افراد اصل را بر صحت و درستی اعمال گذاشته است و اگر کسی ادعا کند دیگری امری مخالف قانون انجام داده است باید آن را ثابت کند . در محاکم دادگستری اثبات ادعا تنها با دلایلی امکان پذیر است که در قانون بیان شده اند . بنابراین افرادی که به دادگاه ها و دادسرا ها برای طرح کردن دعوایی مراجعه می کنند ، باید از اینکه چگونه می توانند ادعای خود را نزد قاضی ثابت کنند آگاه باشند . از این رو در این مقاله سعی داریم به توضیح چگونگی اثبات ادعا و ادله اثبات دعوی در امور حقوقی و ادله اثبات دعوی در امور کیفری بپردازیم .

” اثبات ادعا بر عهده مدعی است “

اثبات ادعا چگونه است ؟

وقتی کسی علیه دیگری در دادسرای کیفری شکایت می کند یا به دادگاه عمومی دادخواست حقوقی می دهد ، در بیان حقوقی دعوایی اقامه کرده است . به طرح کننده شکایت در دادسرا و دادگاه “مدعی” می گویند که وظیفه اثبات ادعایش نزد قاضی بر عهده خود اوست . البته مدعی نمی تواند از هر دلیلی برای اثبات ادعا استفاده کند و تنها دلایل و مدارکی که در قانون مشخص شده اند ، مورد قبول دادگاه هستند .

در مقابل ، طرف دیگر نیز می تواند منکر دلایل مدعی شود و دلیل یا مدرکی ارائه کند که دلایل مدعی را بی اثر کند . مثلا در صورتی که ” الف ” ادعا کند خودرویی که در دست ” ب ” است متعلق به ” الف ” است ، باید ادعایش را با ارائه دلیل در دادگاه ثابت کند . بعد از این، ” ب ” نیز می تواند با آوردن مدرک ، دلایل ” الف ” را رد کند و مالکیت خود را نسبت خودرو ثابت کند .

پس مطابق آیین دادرسی مراجع دادگستری ، هر کس ادعایی می کند باید آن را ثابت کند . روش و دلایلی که می توان با آن ادعایی را ثابت کرد در دعاوی کیفری و حقوقی تا حدی متفاوت است ؛ به همین دلیل هنگامی که قصد اثبات ادعا را داریم باید به نوع دعوا برای ارائه دلیل دقت کنیم .

ادله اثبات دعوی در امور حقوقی

دعاوی حقوقی دعاوی هستند که در دادگاه عمومی مطرح می شوند و بیشتر مربوط به مسائل خسارت و جبران آن است . در واقع در دعوای حقوقی ، به جرایم و مجازات ها رسیدگی نمی شود . در قانون برای اثبات ادعایی که در دادگاه حقوقی مطرح می شود ۵ شیوه در نظر گرفته شده است :

۱- اقرار : اقرار در پرونده های حقوقی به این معناست که شخص اقرار کننده موضوعی را که به ضرر خودش و به نفع دیگری است را بیان کند . در صورت اقرار شخص به زیان خودش ، طرف مقابل دیگر نیازی به ارائه دلیل و مدرک ندارد .

۲- سند : مهمترین دلیل برای اثبات ادعا در دعاوی حقوقی است . سند در ادله اثبات دعوی ، هر نوشته ای است که قابل استناد باشد و دادگاه آن را به عنوان دلیلی برای اثبات ادعا بپذیرد .

۳- شهادت : اگر به دو روش اقرار و ارائه سند نتوان ادعا را ثابت کرد ، می توان از شاهدان خواست تا شهادت بدهند . شهادت در امور حقوقی به این معنی است که از کسی که به صورت تصادفی یا غیر تصادفی ، درباره موضوع دعوا چیزی شنیده یا دیده است ، خواسته شود تا آنچه می داند را در دادگاه بیان کند .

۴- بازدید محل و تحقیقات محلی : در صورتی که یکی از دو طرف دعوا ، به اطلاعات اهل محل استناد کند ، حتی اگر نامی از از اهالی محل که اطلاعات مورد نظر را دارند نبرد ، دادگاه دستور تحقیق محلی صادر می کند تا بازید از محل و تحقیقات محلی صورت بگیرد .

۵- رجوع به کارشناس : در مواردی ، هر دو طرف یا یکی از آنها می توانند از دادگاه بخواهند تا موضوع از طریق کارشناسی پیگیری شود . البته در مواردی که لازم باشد بدون درخواست طرفین ، خود قاضی می تواند قرار ارجاع به کارشناس را صادر کند .

۶- قسم : قسم یا سوگند کم کاربرد ترین دلیل برای اثبات دعوی است و بیشتر به منظور پایان دادن به اختلاف از آن استفاده می شود . در واقع هر زمان که مدعی دلایل کافی برای اثبات ادعای خود نداشته باشد و طرف مقابل هم ادعای مدعی را رد کند ، مدعی می تواند از طرف مقابل بخواهد که سوگند بخورد که حقیقت را می گوید .

” سند مهمترین دلیل برای اثبات ادعا است “

ادله اثبات دعوی در امور کیفری
منظور از دعاوی کیفری ، دعاوی ای است که در نتیجه وقوع یک جرم در دادسرا مطرح می شوند و شاکی خواستار مجازات مجرم است . برای اثبات جرم در دعاوی کیفری به ۴ دلیل می توان استناد کرد :

۱- اقرار : اقرار در امور کیفری این گونه است که شخص ارتکاب جرم از طرف خودش را اعلام می کند .

۲- شهادت : شهادت در امور کیفری به این معنی است که کسی غیر از دو طرف دعوی ، رخ دادن یا ندادن جرم توسط متهم یا هر موضوع دیگر مرتبط با جرم را در دادگاه بیان کند .

۳- قسم : قسم در امور کیفری به معنای این است که کسی که قسم می خورد خدا را گواه می گیرد که حقیقت را می گوید . البته ادای قسم در دعاوی کیفری شرایطی دارد که باید رعایت شود .

۴- علم قاضی : علم قاضی یعنی اینکه قاضی بر اساس یک سری مستندات درباره دعوا مطرح شده یقین پیدا می کند و می تواند براساس آنها حکم دهد . از جمله مواردی که باعث علم قاضی می شود نظر کارشناس ، تحقیقات محلی ، اظهارات مطلع و گزارش ضابطان دادگستری مانند پلیس و نیروهای بسیج است . یعنی اطلاعات حاصل از این موارد مانند گزارش بسیج یا نیروهای پلیس علم قاضی محسوب می شود و قاضی می تواند بر اساس آن حکم دهد .

وکیل اکبر فتح اللهی 

وکیل پایه یک دادگستری مهمان شبکه ۲ سیما 

تلفن دفتر ۸۸۷۲۲۳۳۶ -۰۹۱۲۱۴۶۳۲۴۸

  • هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248 هزینه وکیل رابطه نامشروع 09121463248