اعاده دادرسی من و تجدیدنظر رو چطور لایحه تنظیم بکنم !
با سلام جناب وکیل دکتر اکبر فتح اللهی وکیل محترم دادگستری من چطور میتونم برای دادگاه تجدیدنظر لایحه تجدیدنظر خواهی تنظیم بکنم که قاضی توجه بیشتری به لایحه تجدیدنظر من بکنم الان برای قاضی نوشتم در لایحه تجدینظرخواهی که 3 دانگ ملک من در رهن بانک بوده و وکالت نامه تنظیمی در دفترخانه اسناد رسمی با قولنامه فروش مال غیر مغایرتی ندارد لذا برای نتیجه گرفتن در مورد اعاده دادرسی یا دادگاه تجدیدنظر حقوقی ملکی چطور باید به حرفهای من توجه بکند ضمننا طرف مقابل من لایحه نوشته ووکیل حقوقی ملکی هم گرفته و از دادگاه تقاضای مواجهه حضوری کرده و شاهد هم آورده که من فروش مال غیر کرده جناب وکیل من پزشک هستم اگر پرونده من کیفری بشه و حقوقی نباشه من به مشکل برمیخورم و پروانه پزشکی من با زندان باطل میشه چطور میتونم برای مشاوره حقوقی ملکی از شما وقت مشاوره حقوقی بگیرم جناب وکیل فتح اللهی عزیز فقط وکیل امور ملکی الزام به تنظیم سند رسمی می تونه از کیفرخواست فروش مال غیر جلوگیری بکنه بزرگوار .
به شوهرم خیانت کردم رفته پرینت تلفنم رو گرفته چی میشه !
با سلام جناب دکتر فتح اللهی عزیز وکیل محترم دادگستری من خانمی هستم که به شوهرم خیانت کردم البته شوهرم باعث خیانت من شد با بی توجهی هاش و بی احترامی هاش و عدم توجه به نیازهای مالی و جسمی و جنسی و روحی من از طرفی هم می گفت من طلاقت نمی دم من هم از روی عصبانیت تصمیم گرفتم به شوهرم خیانت بکنم و اقدام کردم به برقراری رابطه نامشروع با همکارم و مدیر شرکت هم پول خوبی داشت هم رستوران می رفتم و کلی خوشی سرخوشی داشت کلا از فضای عذاب شوهرم خلاص شده بودم و اصلا به خیانت فکر نمی کردم حالا شوهرم توی یکی از قرارها متوجه من شده و تهدید کرده می ره بخاطر خیانت به شوهر به دادسرا شکایت می کنه بخاطر خیانت و رابطه نامشروع و رفته پرینت مکالمات تلفنی من رو هم گرفته حالا من هم میخوام هم برای طلاق و هم حضانت و مهریه و رابطه نامشروع و پرونده خیانت به شوهر شکایت بکنم . لطغا برای وقت مشاوره حقوقی بگذارید جناب وکیل چطور میتونم با شما مشاوره حقوقی تلفنی انجام بدم .
با سلام جناب وکیل من دنبال وکیل خوب در تهران بودم که شماره تلفن سایت وکالتی شما رو پیدا کردم منتها برای مشاوره حقوقی تلفنی میخواستم مزاحم بشم و حق المشاوره رو هم کارت به کارت می کنم من برای پرونده کیفری هم دنبال وکیل کیفری هستم هم دنبال وکیل خانواده هستم . لطفا برای من وقت مشاوره حقوقی بگذارید .
با سلام جناب دکتر اکبر فتح اللهی وکیل محترم دادگستری من پرونده ایی در دادگستری دارم که منجر به محکومیت زندان برای من شده متاسفانه قاضی دادگاه بدوی و اول و قاضی دادسرا یعنی بازپرس هم توجهی به حرفهای من نکردن و کار خودشون رو کردن حالا من چیکار بکنم آیا اعمال ماده 477 جواب میده برای پرونده من که وکیل کیفری برای خودم بگیرم یعنی وکیل ماده 477 که اعمال ماده 477 بکنه برام ویا خیر ! پرونده ما در خصوص یک قرارداد مشارکت ساختمانی بوده که طرف بدون جلب نظر ما اقدام کرده به فسخ قرارداد بدون مراجعه به نظر داوری مورد وثوق طرفین حالا من میخوام برای ابطال و برگرداندن قرارداد مورد نظر به حالت اول با تامین دلیل و نظر کارشناسی وبا نظر دادگاه تجدیدنظر اقدام کنم منتها نمیدونم اول اعاده دادرسی بدم ویا اعمال ماده 477 اگرچه لایحه خودم رو دادم یک وکیل اعاده دادرسی نوشته منتها بنظر می رسه یک وکیل پایه یک دادگستری متبحر باید اون رو مجددا بازخوانی بکنه ! برای این منظور دوست دارم شما وکالت اعاده دادرسی و اعمال ماده 477 من رو بعهده بگیرید چون در سایت وکلا و نی نی سایت از شما بعنوان بهترین وکیل اعاده دادرسی نام برده شده جناب وکیل !
بهترین وکیل دیوان عالی کشور _ وکیل تضمینی دیوان عالی کشور
دیوان عالی کشور در کنار مراجع عمومی، مراجع استثنایی و دادسرا یکی از مراجع قضایی کشور است که عهدهدار نظارت بر فعالیت دادگاهها است. همچنین وظیفه کنترل دقیق عملکرد و طرز کار محاکم به عهده آن نهاد قضائی است. در صورتی که مشاهده کند در جریان رسیدگیهای محاکم تالی (پیشین)، قواعد و قوانین ماهوی یا شکلی رعایت نشده است، دیوان عالی کشور حکم را نقض و برای رسیدگی صحیح و مطابق قانون، پرونده را به دادگاه تالی هم عرضِ دادگاه قبلی ارجاع میدهد و اگرحکم یا قرار صادره را موافق قوانین دریابد و تخلفی از قواعد و مقررات ماهوی یا شکلی ملاحظه نکند، آن را تأیید و ابرام نموده جهت اجرای حکم یا قرار صادره به مرجع صادر کننده آن ارسال میدارد. این دیوان عالی کشور بالاترین مرجع دادرسی کشور است که در رأس همه دادگاهها و مراجع دادرسی قرار دارد.
شکستن رای در دیوان عالی کشور
این دیوان دارای دو بخش شعب و هیأتهای عمومی می باشد.
الف) شعب
۱) شعب دیوان عالی کشور: دیوان در حال حاضر ۴۰ شعبه دایر دارد و تعداد قضات هر یک از شعب دیوان دو نفر میباشد که یکی از آنها رئیس و دیگری قاضی مستشار است. هر دو عنصر شعبه باید به تشخیص ریاست قوه قضائیه مجتهد بوده و یا ۱۰ سال تمام در درس خارج شرکت نموده و یا دارای ۱۰ سال سابقه کار قضایی و یا وکالت بوده و کاملاً به قوانین مدون اسلامی آشنا باشند. دیوان عالی کشور در تهران تشکیل میگردد مگر این که رئیس قوه قضائیه مصلحت بداند در شهرستان دیگری نیز تشکیل شود. رئیس شعبۀ یک، رئیس دیوان عالی کشور نیز است. قسمت شعب در دیوان عالی کشور، معمولترین وظیفۀ دیوان که رسیدگی به درخواستهای فرجام واصله نسبت به آرای صادره از محاکم در امور حقوقی یا تجدیدنظر در امور کیفری است را به عهده دارد.
۲) شعب تشخیص: این شعب از ۵ نفر قضات دیوان عالی کشور به انتخاب رئیس قوه قضائیه تشکیل میشود. شعب تشخیص مرجع رسیدگی به تجدید نظرخواهی از آرای قطعی میباشد.
ب) هیأتهای عمومی
۱) هیأت عمومی وحدت رویه قضایی: با توجه به این که قضات در استنباط از قانون و اتخاذ نظر قضایی آزاد میباشند، همواره امکان استنباطهای مختلف از نصِّ واحد وجود دارد که پیامد آن، صدور آرای مختلف در موارد مشابه میباشد لذا قانونگذار این هیأت را پیشبینی کرده تا چنانچه در موارد مشابه اعم از حقوقی، کیفری و حسبی آرای مختلفی صادر گردید، موضوع در هیأت عمومی دیوان عالی کشور مطرح شود و نظر واحد اتخاذ و اعلام گردد. آرای هیأت عمومی دیوان عالی کشور قابل تجدید نظر نبوده و ققط به موجب قانون بیاثر میشود.
۲) هیأت عمومی شعب حقوقی یا شعب کیفری: اگر رأیی که از دادگاه صادر شده در شعبه دیوان عالی کشور به خاطر فرجام خواهی نقض شده و رسیدگی به دادگاه همعرض ارجاع شود و این دادگاه نیز با ذکر استدلال طبق رأی اولیه اقدام به صدور رأی اصراری نماید و این رأی اصراری مورد فرجام خواهی قرار گیرد و شعبه دیوان عالی کشور که به درخواست رسیدگی مینماید استدلال را نپذیرد؛ پرونده در هیأت عمومی مطرح میشود اگر استدلال دادگاه پذیرفته گردد، رأی تأیید میشود و در غیر این صورت رأی نقض شده و پرونده به شعبه همعرض دیگری ارجاع خواهد شد.
نمونه رای طلاق در دیوان عالی کشور {دیوان عالی کشور درخواست طلاق زوجه به علت عدم تعادل روانی زوج را ابرام کرد}
هیات عمومی دیوان عالی کشور با بررسی پرونده اصراری ردیف ۵۰/۹۵ در تاریخ سهشنبه مورخ ۹۶/۲/۲۶ رأی شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور مبنی بر متارکه زوجین ابرام کرد. به گزارش اداره روابط عمومی و تشریفات دیوان عالی کشور، جلسه هیات عمومی دیوان عالی کشور در تاریخ سه شنبه ۹۶/۲/۲۶ به ریاست حجتالاسلام والمسلمین مختاری، معاون قضایی دیوان عالی کشور و با حضور حجتالاسلام والمسلمین مصدق، نماینده محترم دادستان کل کشور و قضات عالی رتبه شعب حقوقی دیوان عالی کشور در تالار آیتالله محمدی گیلانی(ره) هیات عمومی جهت رسیدگی به پرونده ردیف ۵۰/۹۵ برگزار گردید.
ابتدای جلسه به بحث و تبادل نظر در مورد پرونده مورد اختلاف بین دیوان عالی کشور و دادگاه تالی برای صدور رأی اصراری اختصاص داده شد و موضوع پرونده از دعاوی طلاق به درخواست زوجه بود که در شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفته بود. در این پرونده دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی تقاضای طلاق را رد کرده و شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور نیز در مقام رسیدگی به فرجام خواهی، این تقاضا را قابل اجابت دانسته و نظر بر جدایی زوجین داده است.
به این شرح که در پرونده ۵۰/۹۵ نخست از طرف زوجه (ط.اپ) دعوایی به خواسته طلاق به لحاظ تخلف زوج(ع.م) از بند دوم شروط ضمن عقد در شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شهرستان سبزوار مورد رسیدگی قرار گرفته و دادگاه مذکور با صدور رأی در تاریخ ۱۳۹۴/۰۴/۳۱ با اتکاء بر نظریات پزشکی قانونی دایر بر شخصیت ضداجتماعی و پارانوئید زوج که میتواند عرفاً برای زوجه غیرقابل تحمل باشد و با استناد به ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی و مواد ۲۶ و ۲۹ قانون حمایت خانواده شرایط اعمال وکالت در طلاق را برای زوجه احراز و تقاضای طلاق را مورد پذیرش قرار داده است.
اما شعبه ۲۸ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی با این استدلال که نظریات پزشکی قانونی حکایت از قابل درمان بودن بیماری زوج دارد در حالی که زوجه نه تنها در جهت رفع عدم اطمینان زوج اقدامی نکرده بلکه نحوه عملکرد وی باعث تشدید عکسالعمل زوج گردیده است؛ با صدور رأی دیگری در تاریخ ۱۳۹۴/۰۸/۲۸ در مقام رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از رأی بدوی، رأی مذکور را نقض و دعوای زوجه را رد کرده است.
با فرجام خواهی از رأی اخیر، پرونده در شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور مطرح و این شعبه با تحلیلی از مفهوم عسر و حرج و اشاره به بیماری زوج و اینکه مقصر دانستن زوجه در این بیماری محلی نداشته، حکم فرجام خواسته را نقض و رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از رأی بدوی صادره به نفع زوجه را به شعبه دیگری از دادگاههای تجدیدنظر استان یاد شده ارجاع داده است.
این بار پرونده در شعبه بیست و هفتم دادگاه تجدیدنظر استان مذکور مطرح گردیده و در این مرحله رئیس دادگاه یاد شده نظر بر استحقاق خواهان و تأیید رأی بدوی داده لیکن مستشاران شعبه مذکور رأی بدوی را قابل تأیید ندانسته و پس از برگزاری جلسهای با شرکت طرفین و آوردن استدلالهایی از جمله استدلال به اینکه وجود حالات روحی و روانی در شخص که میتواند موجب بروز اعمال و رفتار غیرقابل تحمل برای دیگران گردد و در نظریات پزشکی قانونی آمده به معنی سرزدن آن اعمال و رفتار از شخص نیست؛ مانند شعبه قبلی رسیدگی کننده به تجدیدنظرخواهی، رأی بدوی را نقض و دعوای زوجه را رد کرده است.
با انجام فرجام خواهی مجدد از رأی اخیر بار دیگر پرونده در شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور مطرح و پرونده از ناحیه شعبه مذکور برای طرح در هیأت عمومی دیوان عالی کشور تقدیم ریاست محترم دیوان عالی کشور گردیده است.
در جلسه رسیدگی به این موضوع در هیأت عمومی دیوان عالی کشور، ابتدا یکی از اعضاء معاون شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور گزارش پرونده را قرائت نموده، برخی از قضات دیوان عالی کشور در تأیید رأی شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور سخن گفته و سرانجام پس از اعلام نظر نماینده محترم دادستان کل کشور در تأیید نظر شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور، طی انجام رأی گیری، اکثریت حاضرین در جلسه نظر بر تأیید رأی شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور در متارکه زوجین را اعلام کردند.
حل اختلاف در صلاحیت میان دادگاه خانواده و دادگاه عمومی یک استان با دیوان عالی کشور است (رأی وحدت رویه ۷۶۹)
رأی وحدت رویه شماره ۷۶۹ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع: صلاحیت دادگاه خانواده نسبت به دادگاه حقوقی صلاحیت ذاتی است و حل اختلاف در صلاحیت دیوان عالی کشور خواهد بود
شماره ۱۱۰/۱۵۲/۱۰۴۸۶ ۱۳۹۷/۶/۱۹
مدیرعامل محترم روزنامه رسمی کشور
گزارش وحدت رویه ردیف ۱۸/۹۷ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با مقدمه مربوط و رأی آن به شرح ذیل تنظیم و جهت چاپ و نشر ایفاد میگردد.
معاون قضائی دیوان عالی کشور ـ ابراهیم ابراهیمی
مقدمه
جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۱۸/۹۷ رأس ساعت ۸:۳۰ روز سهشنبه مورخ ۱۳۹۷/۴/۲۶ به ریاست حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای حسین کریمی رئیس دیوان عالی کشور و با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محمد مصدق نماینده محترم دادستان کل کشور و شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای معاون کلیه شعب دیوانعالیکشور، در سالن هیأت عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکتکننده در خصوص مورد و استماع نظر نماینده دادستان
محترم کل کشور که به ترتیب ذیل منعکس میگردد، به صدور رأی وحدت رویه قضایی شماره ۷۶۹ ـ ۱۳۹۷/۴/۲۶ منتهی گردید.
الف: گزارش پرونده
بر اساس گزارش ۱۳۹۶/۱/۱۵۱۰۴ ـ ۱۳۹۶/۶/۲۰ رئیس محترم حوزه قضایی استان کرمان در مورد مرجع قانونی حل اختلاف در صلاحیت دادگاههای حقوقی و خانواد ۀ مستقر در حوزه قضایی یک استان، از شعب پنجم و سی و ششم دیوان عالی کشور آراء مختلف صادر شده است که خلاصه جریان امر به شرح ذیل منعکس میشود:
الف ـ حسب محتویات پرونده ۱۰۰۲۰۳ شعبه سی و ششم دیوان عالی کشور آقای اکبر … در تاریخ ۱۳۹۳/۲/۳۰ دعوائی به خواسته اثبات مالکیت به نسبت وجه پرداختی خود در معدن شن و ماسه واقع در جاده کوه بادامومیه به طرفیت آقایان ۱ ـ طهماسب … ۲ ـ غلامعباس … و الزام خوانده ردیف دوم به پرداخت حقالسهم او در دادگاههای عمومی حقوقی کرمان اقامه کرده است که به شعبه یازدهم این دادگاه ارجاع شده است. جلسه اول رسیدگی در ۱۳۹۳/۵/۲۷ در همان دادگاه تشکیل شده و در جلسه ۱۳۹۳/۱۲/۱۰ موضوع به کارشناس ارجاع شده و پس از وصول نظریه کارشناس، نظریات هیأتهای سه نفری و پنج نفری کارشناسی نیز در خصوص مورد جلب شده و نهایتاً طی دادنامه ۱۰۸۱ ـ ۱۳۹۵/۹/۱۷ به عنوان شعبه اول محاکم خانواده، با این استدلال که براساس ماده یک قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ این شعبه برای رسیدگی به امور خانواده اختصاص یافته است و طرح هرگونه دعوای غیر مرتبط با امور خانواده در شعبه دادگاه، فاقد وجاهت قانونی است با استناد به مواد ۱، ۲۶ و ۲۷ قانون آیین دادرسی دادگاهها در امور مدنی، به شایستگی دادگاههای عمومی حقوقی کرمان قرار عدم صلاحیت صادر کرده است که پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه حقوقی کرمان ارجاع گردیده و این دادگاه نیز طی دادنامه ۷۰۰۰۹۶ ـ ۱۳۹۵/۹/۲۹ به شایستگی شعبه اول خانواده که قبلاً شعبه ۱۱ حقوقی بوده است قرار عدم صلاحیت صادر و پرونده را در اجرای ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مرقوم برای حل اختلاف به دیوان عالی کشور ارسال داشته که پس از ارجاع به شعبه سی و ششم طی دادنامه ۲۲۵۸ ـ ۱۳۹۵/۱۰/۱۵ به ترتیب ذیل اتخاذ تصمیم شده است:
«از مفاد تبصرههای ۱ و ۲ ماده یک قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱ که به محاکم عمومی صلاحیت رسیدگی به امور و دعاوی خانوادگی را تا تشکیل دادگاههای خانواده را داده است استنباط میشود که صلاحیت محاکم عمومی و محاکم خانواده از نوع صلاحیت ذاتی نمیباشد و از طرفی مطابق ماده ۴ قانون مذکور که موارد صلاحیت دادگاه خانواده را احصاء نموده است رسیدگی به دعاوی حقوقی را نفی نکرده است با این وصف حل اختلاف در صلاحیت محاکم عمومی و محاکم خانواده در یک استان که نوعی از محاکم حقوقی است با دادگاههای تجدیدنظر همان استان میباشد و قابل طرح و رسیدگی در دیوان عالی کشور به عنوان اختلاف در صلاحیت ذاتی نیست لذا پرونده به دادگاه ارسالکننده پرونده اعاده میشود.»
ب ـ طبق محتویات پرونده کلاسه ۱۰۰۰۷۲۰ شعبه پنجم دیوان عالی کشور، پیرو دادنامه ۴۸۸ ـ ۱۳۹۴/۱۱/۱۰ این شعبه مبنی بر نقض رأی ۹۹۷ ـ ۱۳۹۴/۷/۲۳ شعبه یازدهم دادگاه عمومی حقوقی کرمان و ارجاع پرونده به آن شعبه جهت رفع نواقص تحقیقاتی، شعبه مذکور با تعیین وقت رسیدگی و استماع توضیحات خواهان و تحقیق از گواهان و وکلای خواندگان، موضوع را به کارشناس ارجاع کرده است ولی قبل از وصول نظریه او با اخذ نظریه قاضی مشاور و با این استدلال که موضوع امری حقوقی است و این دادگاه به شعبه اول دادگاه خانواده تبدیل شده است لذا طی دادنامه ۱۰۰ ـ ۱۳۹۵/۹/۱۸ قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت دادگاههای عمومی حقوقی کرمان صادر کرده است و پرونده به شعبه یازدهم ارجاع گردیده و این شعبه با این استدلال که مناط صلاحیت تاریخ تقدیم دادخواست میباشد و در تاریخ تقدیم دادخواست شعبه اول و شعبه ۱۱ دادگاه عمومی حقوقی کرمان، صالح به رسیدگی بوده و در قانون حمایت خانواده،خلاف آن مقرر نشده شعبه اول دادگاه خانواده را صالح به رسیدگی دانسته و پرونده را در اجرای ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی به دیوان عالی کشور ارسال که با ارجاع آن به شعبه پنجم طی دادنامه ۹۲۶ ـ ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ به شرح ذیل رأی صادر کردهاند:
«با تشکیل دادگاه خانواده در هر حوزه قضایی دادگاه خانواده فقط به موجب ماده ۴ قانون حمایت خانواده صلاحیت رسیدگی به امور و دعاوی ۱۸گانه مندرج در ماده مرقوم را دارد. بنابراین شعبه ۱۱ دادگاه عمومی حقوقی سابق شهرستان کرمان که در اجرای قانون حمایت خانواده در کرمان به عنوان شعبه اول دادگاه خانواده تعیین شده است. اختیار رسیدگی به دعاوی جزء امور و دعاوی مقرر در ماده فوقالذکر را ندارد لذا نظر به اینکه اختلاف در صلاحیت بین شعبه اول دادگاه خانواده شهرستان کرمان و شعبه ۱۱ دادگاه حقوقیشهرستان کرمان ذاتی است و رسیدگی به دعوی مطروحه در این پرونده در صلاحیت ذاتی دادگاههای حقوقی میباشد به استناد ماده یک قانون حمایت خانواده و ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و تأیید قرار عدم صلاحیت شماره ۱۰۱۱۰۰ ـ ۱۳۹۵/۹/۱۸ شعبه اول دادگاه محترم خانواده کرمان (شعبه ۱۱ دادگاه عمومی حقوقی سابق شهرستان کرمان) پرونده جهت ادامه رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه محترم حقوقی کرمان (قائممقام عمومی حقوقی کرمان) ارسال میگردد.»
با عنایت به مراتب مذکور در فوق چون شعبه سی و ششم دیوان عالی کشور با استنباط از مفاد تبصرههای ۱ و ۲ ماده یک قانون حمایت خانواده صلاحیت محاکم عمومی و محاکم خانواده را از نوع صلاحیت ذاتی ندانسته و حل اختلاف این دادگاهها را به اعتبار استقرار آنها در حوزه قضایی یک استان، از تکالیف دادگاه تجدیدنظر همان استان میداند ولی شعبه پنجم دیوان عالی کشور در نظیر مورد با تلقی موضوع به اختلاف در صلاحیت ذاتی وفق مقررات ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و ا نقلاب در امور مدنی به شرح فوقالاشعار حل اختلاف کرده است و با این ترتیب از شعب مختلف دیوان عالی کشور نسبت به موارد مشابه با استنباط متفاوت از قوانین آراء مختلف صادر شده است لذا به استناد ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری طرح موضوع را برای کسب نظر هیأت عمومی و صدور رأی وحدت رویه قضایی تقاضا دارد.
معاون قضایی دیوان عالی کشور ـ حسین مختاری
ب: نظریه نماینده دادستان کل کشور
«موضوع بحث و اختلاف استنباط از قانون در این پرونده آن است که «آیا صلاحیت دادگاه خانواده نسبت به دادگاه حقوقی، صلاحیت ذاتی است یا نسبی» نتیجه این بحث که صلاحیت آنها ذاتی باشد یا نسبی آثار فراوانی دارد از جمله اینکه اگر صلاحیت بین دادگاه خانواده و دادگاه حقوقی ذاتی باشد، مرجع صالح برای حل اختلاف آنها بر اساس ملاک ماده ۲۷ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹، دیوان عالی کشور خواهد بود در حالی که اگر رابطه آنها را صلاحیت نسبی بدانیم، مرجع صالح برای حل اختلاف آنها دادگاه تجدیدنظر استان خواهد بود. به نظر میرسد استنباط هیأت قضایی شعبه پنجم دیوان عالی کشور مبنی بر اینکه «صلاحیت دادگاه خانواده نسبت به دادگاه حقوقی ذاتی است در نتیجه مرجع حل اختلاف در صلاحیت آنها هر چند که در حوزه قضایی یک استان باشد، دیوان عالی کشور خواهد بود» به دلایل زیر صائب است: در ماده ۴ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۳ مقرر شده بود «… تخصیص شعبی از دادگاههای حقوقی و جزایی خاص مانند امور خانوادگی و جرایم اطفال با رعایت مصالح و مقتضیات، از وظایف و اختیارات رئیس قوه قضائیه است، در صورت ضرورت ممکن است به شعبه جزایی، پرونده حقوقی و یا به شعبه حقوقی، پرونده جزایی ارجاع شود» با توجه به کلمات و عبارتهای استفاده شده در آن ماده صلاحیت دادگاه خانواده نسبت به دادگاه حقوقی، صلاحیت نسبی و در حقیقت اختصاص چند شعبه از دادگاهها برای رسیدگی به امور خانواده از باب تخصصی کردن شعب و تقسیم کار محسوب میشد ولیکن قانونگذار در سال ۱۳۹۱ با تصویب قانون حمایت خانواده روی کرد متفاوتی را اتخاذ نموده و در اجرای بند سوم از اصل ۲۱ قانون اساسی، دادگاه خانواده را ایجاد و تشکیل داده است. ماده ۱ قانون حمایت خانواده مقرر میدارد:«به منظور رسیدگی به امور و دعاوی خانوادگی، قوه قضائیه موظف است ظرف سه سال از تاریخ تصویب این قانون در کلیه حوزههای قضایی شهرستان به تعداد کافی شعب دادگاه خانواده تشکیل دهد…» و ماده ۴ همان قانوندر خصوص صلاحیت آن مقرر میدارد: «رسیدگی به امور و دعاوی زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است: ۱. نامزدی… ۲. نکاح دایم، موقت و اذن در نکاح ۳. … ۱۸. تغییر جنسیت» با توجه به مواد یک و ۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ به نظر میرسد که قانونگذار با تشکیل دادگاه خانواده، دادگاهی را با صلاحیتهای خاص که در ماده ۴ آن قانون احصا شده، در برابر دادگاههای حقوقی تشکیل داده است به طوری از یک طرف صلاحیت این دادگاه منحصر به موارد ۱۸ گانه مندرج در ماده ۴ میباشد و از سوی دیگر در خصوص رسیدگیبه آن موارد از دادگاههای حقوقی سلب صلاحیت شده است. بنابراین صلاحیت دادگاه خانواده نسبت بهدادگاه حقوقی صلاحیت ذاتی است و حل اختلاف در صلاحیت توسط دیوان عالی انجام خواهد شد و در نتیجه با نظر شعبه پنجم دیوان عالی کشور موافقم.»
ج: رأی وحدت رویه شماره ۷۶۹ ـ ۱۳۹۷/۴/۲۶ هیأت عمومی دیوان عالی کشور
مطابق بند سوم اصل بیست و یکم قانون اساسی و ماده یک قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان خانواده ضرورت دارد و تشکیل آن با رعایت ضوابط قانونی به قوه قضائیه محول شده است و چون موارد صلاحیت دادگاه خانواده در ماده ۴ این قانون صراحتاً بیان شده است لذا این دادگاه که با رعایت ترتیبات معین قانونی تشکیل میشود دادگاه اختصاصی محسوب میگردد و صلاحیت آن نسبت به دادگاههای عمومی ذاتی است و مطابق اصول کلی حاکم بر تشکیلات دادگستری، محاکم اختصاصی غیر از آنچه قانون صراحتاً اجازه داده است به هیچ امر دیگری حق رسیدگی ندارند. در این وضعیت با حدوث اختلاف بین دادگاه خانواده و دادگاه عمومی مستقر در حوزه قضایی یک استان، مرجع حل اختلاف در اجرای ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی دیوان عالی کشور است. بنابراین رأی شعبه پنجم دیوان عالی کشور که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص میگردد. این رأی در اجرای مقررات ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاهها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیر آن لازمالاتباع است.
وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ _ وکیل اکبر فتح اللهی
یکی از سوالات حقوقی مردم وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ است شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که در هیچ یک از موارد دادگاهی نتیجه نگرفته اید و و مراحل دادگاهی را یک به یک شکست خورده اید حالا آخرین مرحله مانده که فقط از پس وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ کاری ساخته باشد که البته پیدا کردن آن هم یعنی وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ بسیار سخت است . وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ حداقل ۴۰۰میلیون تومان حق الوکاله می گیرد و حق مشاوره او هم حداقل ۲ میلیون تومان است و فکر نکنید وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ رایگان است . چراکه وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ بهیچ وجه مشاوره حقوقی رایگان نمی دهد . وکیل بانفوذ ویا وکیل تضمینی تهران باید حتما دارای لینک باشد و از طریق لینک اقدام بکند والبته وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ وکیل بانفوذ بشمار می رود . وکیل تضمینی تهران ویا وکیل تضمینی کیفری هم همانند وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ قدرتمند است . اعمال ماده ۴۷۷ ویا اعتراض ماده ۴۷۷ نیازمند وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ است . تا بتوان به نتیجه رسید . ماده ۴۷۷ قوه قضاییه بدون وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ امکان موفقیت نداشته و ندارد . مدت زمان رسیدگی ماده ۴۷۷ بستگی به وکیل تضمینی ماده ۴۷۷ داشته و دارد .
وکیل دیوان عالی کشور در تهران
یکی از بهترین تصمیمات برای موفقیت در پرونده های دیوان عالی کشور اینست که وکیل برای دیوان عالی را از وکلای پای یک وکیل دیوان عالی کشور در تهران انتخاب کنیم . تا مشکل چندانی بوجود نیاید وکیل دیوان عالی کشور در تهران بدلیل حضور در تهران از ارتباطات خوبی برخوردار است و موفقیت اش تضمین شده است و این مطلب در پیشبرد پرونده حقوقی شما موثر است . وکیل تضمینی دیوان عالی کشور فقط وکیل دیوان عالی کشور در تهران است و بس وکیل دیوان عالی کشور در تهران حداقل باید بیست سال سابقه وکالت داشته باشد . وکیل برای دیوان عالی کشور بعضا باید قاضی دادگستری باشد . تا بتواند پرونده وکالتی را حل و فصل نماید . البته دقت داشته باشید وکیل کیفری و وکیل حقوقی هر ۲ می توانند بعنوان وکیل دیوان عالی کشور در تهران انجام فعالیت کنند فقط دقت داشته باشید وکیل کیفری ویا ویا وکیل حقوقی حق الوکاله بالا بعنوان وکیل دیوان عالی کشور در تهران طلب خواهند کرد یعنی حق الوکاله وکیل دیوان عالی کشور در تهران قطعا بالا خواهد بود نکته دیگر آنکه وکیل دیوان عالی کشور در تهران مشاور حقوقی رایگان ندارد .
در ابتدا باید بگویم که هر وقت ما در رابطه با قرار منع تعقیب صحبت کردیم یعنی در مورد دادسرا صحبت میکنیم از قرار منع تعقیب قرار است که در دادسرا صادر میشود و در رابطه با امور کیفری می باشد وقتی از قرار منع تعقیب صحبت به میان آمد به این معناست که ما با دادسرا کار داریم یعنی قرار منع تعقیب را دادیار و بازپرس صادر می کند و دادگاه حقوقی در رابطه با قرار منع تعقیب وظیفه ای ندارد و هرگز در رابطه با قرار منع تعقیب صحبتی در دادگاه حقوقی به میان نمی آیدهمانطور که گفتیم قرار منع تعقیب قرار است که در دادسرا صادر میشود و البته قرار منع تعقیب با حکم برائت فرق میکند و زمانی که مادر به تو با حکم برائت صحبت میکنیم یعنی یک مرحله جلوتر می رویم و از دادسرا به دادگاه میرویم قرار منع تعقیب و هم حکم برائت هردو در دادگاه کیفری صادر می شوند و هیچ وقت من تعقیب در دادگاه حقوقی صادر نمی شودشکایت مجدد پس از منع تعقیب امکان دارد یا خیریکی از سوالات حقوقی که اکثر افراد سوال میکنند این است که اگر قرار منع تعقیب صادر شد و یا ما شاکی بودیم و یا متهم آیا می توانیم به قرار منع تعقیب صادره اعتراض کنیم و یا خیر اگر قرار منع تعقیب اعتراض شود برای مشکلات ایجاد میکند و یا خیر و اگر قرار منع تعقیب صادر شده رسیدگی مجدد پرونده مشود به ما اخطار می کند که در دادسرا حاضر شویم همانطور که گفتیم اعتراض به قرار منع تعقیب به این صورت است که شما پس از اینکه قرار منع تعقیب صادر شده در مهلت ده روز چه شاکی باشد و یا چه متهم میتواند به قرار منع تعقیب اعتراض کنید به این اعتراض در دادگاه کیفری دو رسیدگی میشود.
قرار منع تعقیب دادسرا چه تفاوتی با با حکم برائت دارد .
البته اگر شما متهم هستید بهتر است یا قرار منع تعقیب که صادر شده است اصلاً اعتراض نکنید و منتظر باشید تا این قرار منع تعقیب تایید شود پس از صدور قرار منع تعقیب توسط قاضی دادسرا باید تعیین قرار منع تعقیب به تایید نماینده دادستان و دادیار اظهار نظر در دادسرا برسد در غیر این صورت قرار منع تعقیب احتمال دارد که مورد موافقت این دو بزرگوار قرار نگیرد بازی که قرار منع تعقیب صادر شد احتمال دارد شاکی به آن در مهلت ده روز اعتراض کند پرونده در این صورت به دادگاه کیفری دو میرود و قاضی دادگاه در صورت تایید منع تعقیب یعنی تایید کردن قرار منع تعقیب رای بر برائت صادر می کند منع تعقیب با حکم برائت در این است که قرار منع تعقیب را در دادسرا صادر می کنند اما حکم برائت در دادگاه و طبق اصل ۳۷ قانون اساسی صادر می شود
دادیار اظهارنظر و نماینده دادستان و قرار منع تعقیب !
قرار منع تعقیب باید به تایید نماینده دادستان و دادیار اظهار برسد بازپرس و دادیار نظر خود را در رابطه با پرونده اعلام نمود و قرار منع تعقیب را صادر کرد دادیار اظهار نظر و نماینده دادستان به صورت مستقل نسبت به قرار منع تعقیب اظهار نظر میکنند و اظهار نظر آنها باعث تایید قرار منع تعقیب خواهد شد پس از آنکه قرار منع تعقیب به تایید نماینده دادستان آیا دادیار اظهار نظر رسید به صورت قرار منع تعقیب تایپ شده در سامانه ثنا ایا شاکی ابلاغ خواهد شد .
به قرار منع تعقیب اعتراض کنیم ویا خیر !
یکی از سوالات حقوقی مهم اینست که به قرار منع تعقیب اعتراض کنیم ویا خیر ؟یکی از سوالات مهم که از بنده بعنوان وکیل کیفری پرسیده می شود اینست آیا به قرار منع تعقیب دادسرا اعتراض بکنیم و یا خیر ؟ دوستان دقت داشته باشید این که به قرار منع تعقیب اعتراض بشود بسته به این است که شما متهم باشید و یا شاکی اگر شاکی هستید بهتر است به قرار منع تعقیب دادسرا اعتراضی نداشته باشید چرا که به منع تعقیب که به نفع متهم صادر شده و اعتراض شاکی به قرار منع تعقیب اگر با توجه به دلایل کافی باشد مورد رسیدگی مجدد قرار می گیرد در غیر این صورت اعتراض نتیجه نخواهد داشت ضمننا دقت داشته باشید اگر به قرار منع تعقیب که مورد اعتراض شاکی واقع شود و نتیجه حاصل نشود چه رای بر برائت صادر شود یعنی قرار منع تعقیب صادره را مورد تایید دادگاه کیفری ۲ قرار بگیرد متهم میتواند از شاکی به عنوان مفتری شکایت کند . پس دقت کنید اگر شاکی هستید و به قرار منع تعقیب صادره از دادسرا اعتراض می کنید و پرونده از دادسرا به دادگاه کیفری دو می رود این احتمال را بدهید که طرف در صورت و عدم موفقیت شما بتواند از شما به عنوان مفتری و به عنوان جرم افترا شکایت کیفری بکند پس دقت کنید بی دلیل به قرار منع تعقیب دادسرا اعتراض نداشته باشید مگر اینکه دلایل کافی داشته باشید که دادیار و بازپرس در دادسرا به دلایل شما توجه نکرده باشند . والا مفتری شناخته خواهید شد .
قطعی شدن قرار منع تعقیب چگونه می باشد .
یکی از سوالات حقوقی در رابطه با قرار منع تعقیب ابلاغی دادسرا این است که درصورت صدور قرار منع تعقیب وصدور قرار منع تعقیب چگونه قرار منع تعقیب دادسرا قطعی میشود پس از صدور قرار منع تعقیب دادسرا توسط قاضی دادسرا که بازپرس و دادیار نامیده می شود شاکی و متهم یک مهلت ده روزه دارند تا به قرار منع تعقیب صادره از دادسرا توسط بازپرس و دادیار اعتراض کنند پس از آن قرار منع تعقیب دادسرا قطعی شده و غیر قابل اعتراض میباشد یعنی شما یک مهلت ده روزه دارید تا به قرار منع تعقیب دادسرا ارسال شده توسط دادیار و بازپرس اعتراض کرده و ضمن اعتراض خود لایحه دفاعی خود را به عنوان لایحه دفاعیه اعتراضی نامیده می شود در سامانه ثنا ثبت کرده و به دادسرا تحویل دهید . ورسید از دفتر خدمات الکترونیک قضایی بگیرید .
قرار منع تعقیب دادسرا به وکیل ابلاغ می شود ویا شاکی و متهم
یکی از سوالات حقوقی دیگر این است که به قرار منع تعقیب که در دادسرا صادر شده است بایستی به وکیل ابلاغ شود یا به شاکی ابلاغ می شود ویا به متهم دقت کنید قرار صادره از دادسرا معمولاً بایستی به اصیل منظور ما از اصیل پرونده کسی نیست جز شاکی و متهم مگر این که در پرونده کیفری شما وکیل کیفری وجود داشته باشد که در این صورت ابلاغ و کلیه مسائل مربوط به ابلاغبه به وکیل کیفری ابلاغ خواهد شد . اصولاً قرار منع تعقیب در صورت اعلام وکالت وکیل کیفری باید به وکیل ابلاغ شود و دیگر ابلاغ به شاکی و متهم صورت نخواهد گرفت . البته در رویه دادگستری معمولاً به متهم نیز قرار منع تعقیب ابلاغ می شود تا حقوق دفاعی متهم رعایت و لحاظ شود . چه بسا بعضی از متهمین در زندان هستند و دسرسی به وکیل برای اعتراض به قرار منع تعقیب متهم را ندارند .
وکیل دادسرا
وکیل برای مسایل کیفری در تهران حتما باید وکیل برای دادسرا باشد . وکیل برای دادسرا به ده نکته حقوقی و کیفری آشنا است اول اینکه مسایل کیفری از مرحله ابتدایی دادسرا و دادگاه نیازمند وکیل برای دادسرا هستند و این مورد وکالت دادسرا واقعا شوخی نیست بخصوص اگر متهم باشید . پس دقت کنید اولین نکته انتخاب وکیل مناسب برای متهم است بلکه ضروری است .
با سلام جناب وکیل دکتر اکبر فتح اللهی سوال حقوقی من این هست که بنده املاکی هستم و برای دو نفر قولنامه و مبایعه نامه نوشتم در املاک خودم منتها یکی از این فروشنده آمد و تقاضای متمم قرارداد رو داشت و همین باعث شد مطلبی به قولنامه و مبایعه نامه اضافه بشه که البته بصورت دستی این کار ور انجام دادیم حالا اون یکی طرف قرارداد آمده میگه شما توی قرارداد خصوصی بیع دیگران دست بردید و من میرم از شما به اتحادیه و دادسرا بخاطر جعل شکایت می کنم در صورتی که ما چیزی رو الحاق نکردیم بلکه موضوع متمم قرارداد بوده و لاغیر ! حالا سوالات حقوقی من این هست جناب وکیل اول اینکه مجازات دست بردن توی قولنامه چیه ! و هرکاری جعل قولنامه توی بنگاه محسوب میشه حتی اگر متمم قرارداد باشه ! طرف من میتونه بره بدون دلیل از من شکایت کیفری جعل سند بکنه ! دست بردن در قرارداد مگر نباید بصورت کلاهبرداری باشه تا جعل بحساب بیاد ؟ جعل قولنامه دستی و تشخیص قولنامه جعلی توی چه مرجعی انجام میشه دردادسرا و یا اتحادیه املاک جناب وکیل از کارشناس رسمی دادگستری هم استعلام میشه ویا خیر ! اثبات جعل قولنامه با شکایت یک نفر بدون شاهد پذیرفته میشه ! ممنون میشم وقت مشاوره حقوقی برای بنده بگذارید جناب وکیل مشاوره حضوری ویا مشاوره حقوقی تلفنی با تشکر حمیدی از تهران . دست بردن در قرارداد حقوقی هم مگه جرم هست که با توافق طرف اصلی بدون رد وبدل شدن پول باشه
حق الوکاله وکیل خانواده برای دادگاه خانواده چقدر است بهترین وکیل خانواده
با سلام جناب دکتر اکبر فتح اللهی وکیل محترم دادگستری من برای موضوع طلاق میخوام اقدام بکنم چون شوهرم بشدت شکاک هست و اخیرا با حضور در محل کار من اقدام به فحاشی و تهمت رابطه جنسی با همکارانم رو به من زده من میخوام حقوق مالی خودم رو از جمله مهریه و نفقه و اجرت المثل ایام زوجیت رو برای من اقدام کنید ضمننا از بابت تهمت رابطه جنسی قصد اعاده حیثیت دارم چون جلوی همکارانم به من تهمت رابطه جنسی زده و گفته با مدیر مجموعه رابطه جنسی داری و همه بچه های من از اون هست وباید بری آزمایش DNA بدی تا معلوم بشه که بچه ها مال من هستند من واقعا نیازمند مشاور حقوقی وکیل معروف طلاق مثل شما هستم و بعنوان وکیل مهریه باید جلوی این آدم ایستاد من برنامه تلویزیونی شما رو دیدم که گفتید اول برای مهریه از طریق ثبت اقدام باید کرد ولی طوری که شوهر نفهمه ضمننا من چند تا سند ملک از شوهرم دارم که بخشی ا زاون مشاع هست میشه برای مهریه توقیف کرد ضمننا ی ماشین بنامم کرده میتونه اون رو بجای مهریه حساب بکنه جناب وکیل فتح اللهی عزیز الاهزینه وکیل برای طلاق از طرف زن و هزینه وکیل برای طلاق از طرف زن فرق می کنه دقیقا هزینه حق طلاق چقدر هست ازش وکالتنامه طلاق رو بگیرم حق الوکاله وکیل خانواده و زمان دادخواست طلاق کمتر می شه میتونم وکالتنامه طلاق رو با حق حضانت بچه ها در قبال مهریه بگیرم ؟ هزینه وکیل برای طلاق و مهریه چقدر هست ! ممنون میشم برای من وقت مشاوره حقوقی بگذارید ! ضمننا جناب وکیل من با مدیر دفتر دادگاه خانواده ولنجک صحبت کردم شما رو بعنوان بهترین وکیل خانواده تهران که نویسنده حقوق خانواده هستید معرفی کردند ضمننا شوهرم ی وکیل خانواده مشهد هم دارند در شهر مشهد که احتمالا برای دادگاه تمکین بعنوان وکیل نفقه و وکیل طلاق تهران بیاد تهران الان من بدنبال بهترین وکیل خانواده مشهد در نی نی سایت بودم که شما رو هم در بنیاد وکلا و هم در گروه حقوقی قاف و هم در کانون وکلا شما رو بعنوان بهترین وکیل خانواده ایران معرفی کردند که در مورد نصف دارایی و اجرت امثل ایام زوجیت هم کتاب حقوقی نوشته اید جناب وکیل فتح اللهی عزیز من مشاوره حقوقی حضوری و مشاوره حقوقی آنلاین چطور میتونم از شما بگیرم .
با سلام جناب دکتر وکیل اکبر فتح اللهی من در دادگاه اولیه که بهش دادگاه بدوی میگن رای اول رو برام صادر کردن با موضوع تایید قرار جلب به دادسرا و پرونده کیفری من از دادسرا بدون قبول حرف من ومدارک من در خصوص امضاء نکردن قرارداد بازهم به دادگاه بدوی ارسال شد اونجا هم بر اساس گزارش کلانتری بازهم بدون تحقیقات محلی قرار جلب به دادسرا صادر کردن ببخشید قرار جلب به دادگاه وبرای پرونده بسته شده منع تقیب من که همه چیز با من بود و اصلا کلاهبرداری و خیانت در امانت نبود کیفرخواست خیانت در امانت و کلاهبرداری صادر شد . من هم در دادگاه لایحه دفاعیه دادم و به نظر کارشناسی و نسخه دوم قرارداد استناد کردم و نظر کارشناسی اولیه و جعل نبودن امضاء قرارداد ووکالتنامه محضری ضمیمه برای فروش اما اونها ووکیل طرف مقابل اصرارداشتن که موضوع خیانت در امانت وکلاهبرداریه حالا دادگاه اول برخلاف در دادسرا برداشته رای برمجرمیت صادر کرده و براساس قانون کاهش مجازات حبس و قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری رای بر زندان من بمدت 4 ماه داده که من هم تقاضای تعلیق کردم و تخفیف مجازات زندان منتها الان توی رای دادگاه زده واخوهی امکان دارد بمدت 10 روز از ابلاغ رای در مجتمع قضایی قدس تهران اما من موندم واخواهی کنم یا بزارم پرونده بره برای مجتمع قضایی دادگاه تجدیدنظر تهران در پاسداران تهران یا برم برای اعمال ماده 477 ویا اینکه من هم خیانت در امانت و تحصیل مال از طریق نامشروع و تهدید و توهین شکایت کنم جناب وکیل چون برنامه را دیویی شما رو شنیده بودم تقاضا ی وقت مشاوره حقوقی کیفری فوری برای وکالت پرونده کیفری و پرونده حقوقی تجدیدنظرخواهی از شما دارم
قرار رد دعوا برای پروندم صادر شده واخواهی بدم یا دادخواست جدید !
با سلام جناب دکتر اکبر فتح اللهی عزیز من آقایی هستم از شهرستان هرمزگان پرونده ایی دارم در دادگستری مشهد در خصوص 3 واحد آپارتمان ایی که خریدم ما در مورد این آپارتمان ها قرارداد نوشتیم و قرارداد پیش فروش ساختمان هم تنظیم کردیم بعد طرف ما با وکالت در فروش که داشت چون گفت طرفم در آلمان هست ومیخواد این ملک مشهد رو بفروشه با وکالت محضری که وکالت در فروش بود ما در محضر آماده شدیم و سند انتقال را براساس قانون تسهیل امضاء کردیم استعلامات اصلی موند برای بعدا یعد از مدتی متوجه جعل وکالتنامه رسمی فروش شدم که انتقال صورت گرفته بود رفتیم شکایت کردیم و داخواست حقوقی الزام به تنظیم سند رسمی دادیم بعلاوه فک رهن چون ملک وام داشت حدود 4 میلیارد دادخواست ما توی سامانه ثنا ثبت شد و دادگاه بدوی رای رو در وقت احتیاطی با ملاحظه نظر کارشناسی و عکس هوایی و قولنامه به نفع ما صادر کرد بعد شخص ثالث یعنی صاحب اصلی ملک امده به این رای اعتراض کرد توی دادگاه تجدیدنظر وبا یک گروه 3 نفره کارشناسی به نظر کارشناسی ما اعتراض کرد و در رای حقوقی در دادگاه تجدیدنظر مجدد همه به جلسه دعوت شدند ودادگاه تجدیدنظر رای صادر کرد که موضوع دعوای شما کیفری بوده و قابلیت استماع ندارد و باید مجدد طرح دعوا بکیند جناب وکیل من میخواستم بدونم مگر قولنامه علاوه بر وکالتنامه رسمی مهم نیست ما اول اون رو نکردیم و اصلا وارد بحث جعل و کلاهبرداری و تحصیل مال از طریق نامشروع نشدیم که پرونده کیفری نشه حالا میگن قرار عدم استماع دعوا صادر شده و قرار احاله و اناطه برای این موضوع ما مونیدم چیکار باید بکنیم اعاده دادرسی و یا واخواهی از این رای دادگاه ویا تجدیدنظر مجدد برای اصلاح رای پلاک ثبتی ملک مورد اشاره در رای دادگاه ! الان ماموندیم کیفری شکایت بکنیم ویا بخاطر قراررد دعوا دادخواست مجدد بدیم برای الزام به سندرسمی و الزام به تعهدات و وجه التزام ! الان رای که کاملا بنفع ما بود کاملا در دادگاه برگشته ممنون میشم از شما وقت مشاوره حقوقی بگیرم جناب وکیل فتح اللهی !
با سلام جناب دکتر وکیل اکبر فتح اللهی عزیز من مدتی پیش در مسافرت طی یک برخورد و تصادف متوجه یک گوشی موبایل شدم که افتاده بود زمین گوشی موبایل رو برداشتم و باخودم بردم که البته شکسته هم شده بود بعد باخودم برگردونم شاید صاحبش اونجا باشه که اونجا نبود شش ماهی گذشت متوجه شدم طرف رفته از من بعنوان سرقت تعزیری و تحصیل مال ازطریق نامشروع و خیانت در امانت شکایت کرده پرونده رفته بود دادسرای ناحیه 16 تهران و بازپرس پرونده قرار منع تعقیب صادر کرده بود حالا این قرار برای من ابلاغ شده که البته من متهم پرونده بودم . حالا من چند تا سوال حقوقی دارم جناب وکیل ابلاغ قرار منع تعقیب به متهم یعنی چی و من باید اعتراض کنم یا طرفم یا لازم نیست کاری انجام بدم جناب وکیل قطعی شدن قرار منع تعقیب توی دادسرا به چه معنی هست ! میشه انواع قرار منع تعقیب رو توضیح بدید ؟ قرار منع تعقیب در جعل با جرم من فرق می کنه یا یکی هست ! تفاوت قرار منع تعقیب با حکم حکم برائت چی هست ! ممنون میشم برای من وقت مشاوره حقوقی بگذارید جناب وکیل فتح اللهی عزیز البته من میخوام بعنوان افتراء هم شکایت کنم از طرفم !
ممنون از برنامه خوبتون در رادیو ایران و سلامت و تلویزیون